یادداشت آوا فیاضی
دیروز
چخوف در «شرطبندی» با یک موقعیت ساده یک شرط میان وکیلی جوان و بانکداری ثروتمند سؤالی عمیق دربارهی ارزش زندگی و آزادی مطرح میکند. داستان، مسیری از طمع به معنا، از دنیای بیرون به درون انسان را ترسیم میکند. وکیل، پس از سالها حبس خودخواسته، به بینشی میرسد که پول و قدرت بیارزشاند؛ در حالیکه بانکدار، زیر سایهی ترس و حرص، رو به زوال میرود. پایان داستان، با آن چرخش ناگهانی اما تأملبرانگیز، نشان میدهد گاهی کسی که در ظاهر زندانیست، در واقع آزادترین است.
(0/1000)
نظرات
دیروز
معنای متفاوت این کتاب برام زمانی بود که باید برای کلاس فلسفه می خوندیمش، و تحلیل های بعد معلممون بسیار جالب انگیز بود:)
1
0
آوا فیاضی
دیروز
0