بریدههای کتاب yasyg yasyg 1402/9/22 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 197 صفحۀ 272 متیو دست او را نوازش کرد و گفت:« خب ،راستش، آنی! من تو را به تو جین پسر ترجیح میدهم. یادت نرود ..به دو جین پسر ترجیح میدهم .راستش ، همه میدانند کسی که بورس ایوری را برد یک پسر نبود. یک دختر بود..دختر من ..دختری که به داشتنش افتخار میکنم.» 0 12 yasyg 1402/9/5 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 197 صفحۀ 272 آنی گفت:«من که دوست ندارم به جز خودم کس دیگری باشم و آسایش و راحتی ام را با طلا و جواهر عوض کنم. خوشحالم که آنی از گرین گیبلز با یک گردنبند مروارید مصنوعی ام. مطمعنم ذرهای از عشقی که متیو همراه با این ها به من هدیه کرده، در جواهرات خانم صورتی پوش وجود ندارد.» 0 5 yasyg 1402/8/26 کتابخانه ی نیمه شب 4.0 72 صفحۀ 156 آدمها هم مثل شهرند. نمیشود بهخاطر چند بخش کمتر جذابشان، بهکل آنها را کنار گذاشت. شاید جاهایی دارند که آدم خیلی ازشان خوشش نمیآید، مثلاً حومهٔ شهر و کوچههای فرعی تاریک و خطرناک، اما بخشهای خوبی هم دارند که حضور در آنها را ارزشمند میکند. 0 3 yasyg 1402/8/26 بی حد و مرز جیم کویک 3.9 35 صفحۀ 115 اما زندگی فقط مقایسه کردن خود با دیگران نیست، بلکه مقایسه کردن خودتان با کسی است که دیروز بودید. 0 11 yasyg 1402/8/25 سفر پاندای بزرگ و اژدهای کوچک جیمز نوربری 3.9 36 صفحۀ 22 پاندای بزرگ گفت:«مشکل ها نباید مانع ما بشن. روش طبیعت اینه که با مشکل ها به ما می فهمونه باید یه مسیر دیگه رو انتخاب کنیم.» 0 2 yasyg 1402/8/24 کتابخانه ی نیمه شب 4.0 72 صفحۀ 347 درک اینکه جایگاهی که انسان برای رسیدن به آن تلاش زیادی کرده با جایی که یک عمر از آن فرار کرده یکی است، تاثیر زیادی روی او می گذارد. اینکه بفهمد زندان نه مکان، بلکه ذهنیت است. 1 20 yasyg 1402/8/24 سنگ کاغذ قیچی آلیس فینی 3.8 144 صفحۀ 15 شاید چهره همسرم را نشناسم ، اما دلیل نمی شود ندانم چجور آدمی است 0 8
بریدههای کتاب yasyg yasyg 1402/9/22 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 197 صفحۀ 272 متیو دست او را نوازش کرد و گفت:« خب ،راستش، آنی! من تو را به تو جین پسر ترجیح میدهم. یادت نرود ..به دو جین پسر ترجیح میدهم .راستش ، همه میدانند کسی که بورس ایوری را برد یک پسر نبود. یک دختر بود..دختر من ..دختری که به داشتنش افتخار میکنم.» 0 12 yasyg 1402/9/5 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 197 صفحۀ 272 آنی گفت:«من که دوست ندارم به جز خودم کس دیگری باشم و آسایش و راحتی ام را با طلا و جواهر عوض کنم. خوشحالم که آنی از گرین گیبلز با یک گردنبند مروارید مصنوعی ام. مطمعنم ذرهای از عشقی که متیو همراه با این ها به من هدیه کرده، در جواهرات خانم صورتی پوش وجود ندارد.» 0 5 yasyg 1402/8/26 کتابخانه ی نیمه شب 4.0 72 صفحۀ 156 آدمها هم مثل شهرند. نمیشود بهخاطر چند بخش کمتر جذابشان، بهکل آنها را کنار گذاشت. شاید جاهایی دارند که آدم خیلی ازشان خوشش نمیآید، مثلاً حومهٔ شهر و کوچههای فرعی تاریک و خطرناک، اما بخشهای خوبی هم دارند که حضور در آنها را ارزشمند میکند. 0 3 yasyg 1402/8/26 بی حد و مرز جیم کویک 3.9 35 صفحۀ 115 اما زندگی فقط مقایسه کردن خود با دیگران نیست، بلکه مقایسه کردن خودتان با کسی است که دیروز بودید. 0 11 yasyg 1402/8/25 سفر پاندای بزرگ و اژدهای کوچک جیمز نوربری 3.9 36 صفحۀ 22 پاندای بزرگ گفت:«مشکل ها نباید مانع ما بشن. روش طبیعت اینه که با مشکل ها به ما می فهمونه باید یه مسیر دیگه رو انتخاب کنیم.» 0 2 yasyg 1402/8/24 کتابخانه ی نیمه شب 4.0 72 صفحۀ 347 درک اینکه جایگاهی که انسان برای رسیدن به آن تلاش زیادی کرده با جایی که یک عمر از آن فرار کرده یکی است، تاثیر زیادی روی او می گذارد. اینکه بفهمد زندان نه مکان، بلکه ذهنیت است. 1 20 yasyg 1402/8/24 سنگ کاغذ قیچی آلیس فینی 3.8 144 صفحۀ 15 شاید چهره همسرم را نشناسم ، اما دلیل نمی شود ندانم چجور آدمی است 0 8