بریدههای کتاب Yasamin Yasamin 1404/1/14 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 156 زیبایی از عشق میآید و عشق از توجه. توجه به چیزهای ساده و فروتنانهای مثل گرفتن انگشتان یخزدهی کسی که دوستش داری. 0 1 Yasamin 1404/1/13 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 117 خداحافظی نکبت است. خداحافظی کردن کمی مانند مردن میماند... و تو امشب خداحافظی کردهای، تو امشب کمی مردهای. 0 0 Yasamin 1404/1/11 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 98 جایی که هم میتوانی در پیلهی خودت فرو بروی و هم در دل جمع بیایی. هم در گوشهای خودت را گم و گور کنی و هم با دیگران همساز شوی. 0 0 Yasamin 1404/1/11 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 90 دیدار دوبارهای در کار نخواهد بود. در آغوشش میکشی و «بدرود» میگویی، نمیگویی «به امید دیدار». او هم در آغوشت میکشد و نمیگوید «به امید دیدار»، فقط میگوید «خداحافظ». 0 1 Yasamin 1404/1/11 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 75 بعضیها برایتان اجازهی اشک ریختن ندارند. 0 0 Yasamin 1404/1/10 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 33 یکی از چیزهایی که عزیزان را به هم پیوند میدهد آینده است. بر زبان آوردن «میبینمت»، «فردا کجایی؟»، «همین روزها»، «بهزودی»، «با هم میریم اونجا»، «بدون من نریها!»، «خبر بده» و «خبرم کن» نه فقط بازتابندهی صمیمیت که نمایشگر فرداست، نشانگر با هم بودن در آینده. 0 18 Yasamin 1404/1/10 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 32 اشتها نداری، اما امیدواری درست کردن سالاد حالت را بهتر کند. 0 0
بریدههای کتاب Yasamin Yasamin 1404/1/14 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 156 زیبایی از عشق میآید و عشق از توجه. توجه به چیزهای ساده و فروتنانهای مثل گرفتن انگشتان یخزدهی کسی که دوستش داری. 0 1 Yasamin 1404/1/13 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 117 خداحافظی نکبت است. خداحافظی کردن کمی مانند مردن میماند... و تو امشب خداحافظی کردهای، تو امشب کمی مردهای. 0 0 Yasamin 1404/1/11 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 98 جایی که هم میتوانی در پیلهی خودت فرو بروی و هم در دل جمع بیایی. هم در گوشهای خودت را گم و گور کنی و هم با دیگران همساز شوی. 0 0 Yasamin 1404/1/11 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 90 دیدار دوبارهای در کار نخواهد بود. در آغوشش میکشی و «بدرود» میگویی، نمیگویی «به امید دیدار». او هم در آغوشت میکشد و نمیگوید «به امید دیدار»، فقط میگوید «خداحافظ». 0 1 Yasamin 1404/1/11 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 75 بعضیها برایتان اجازهی اشک ریختن ندارند. 0 0 Yasamin 1404/1/10 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 33 یکی از چیزهایی که عزیزان را به هم پیوند میدهد آینده است. بر زبان آوردن «میبینمت»، «فردا کجایی؟»، «همین روزها»، «بهزودی»، «با هم میریم اونجا»، «بدون من نریها!»، «خبر بده» و «خبرم کن» نه فقط بازتابندهی صمیمیت که نمایشگر فرداست، نشانگر با هم بودن در آینده. 0 18 Yasamin 1404/1/10 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 62 صفحۀ 32 اشتها نداری، اما امیدواری درست کردن سالاد حالت را بهتر کند. 0 0