صفحۀ اصلی
گشت‌وگذار
راهنمای بهخوان

بریده‌های کتاب سمیرا

سمیرا

سمیرا

1404/4/16 - 22:12

سمفونی مردگان
سمفونی مردگان
عباس معروفی

4.3

522

بریدۀ کتاب

صفحۀ 168

پدر فریاد زد :((وقاحت را می بینی؟))پاشد و راه افتاد.در طول اتاق می رفت و می آمد.گفت :((این آخرین حرف من بود.از این به بعد ما هیچ حقی به هم نداریم.این یک اتمام حجت است،آیدین.)) لحظه ای در سکوت قدم زد و گفت:((تو دنبال چی می گردی؟)) ((دنبال خودم.)) ((گم شو)) :)

0

4