بریده‌های کتاب صدرا نامداری

عالی ترین چاشنی حیات گرسنگی است و چون این نعمت همواره در نزد فقرا موجود است لذا همیشه با میل و رغبت غذا میخورند

در دنیا هیچ کتابی انقدر بد نیست که نتوان در ان چیز خوبی یافت

جهل میتواند وحشتناک باشد. برای فرار از همین وحشت ما میتوانیم به داستان هایی ارامش بخش پناه ببریم:فراسوی ستاره ها باغی رویایی وجود دارد که در ان پدری مهربان با اغوش باز از ما پذیرایی میکند مهم نیست این داستان درست است یانه مهم این است که اطمینان بخش است

تنها چیز حقیقتا نامتناهی جهل ماست

انیشتین درباره انبساط جهان مردد بود او از کودکی با این باور بزرگ شده بود که جهان ثابت است، حتی بزرگترین ها هم اشتباه میکنند و قربانی باور های مرسوم میشوند. لومتر به دیدار انیشتین رفت و تلاش کرد تا او را وادار کند، از این باور متعصبانه دست بکشد انیشتین مقاومت کرد و تا اینجا پیش رفت که در جواب لومتر گفت :محاسباتت درست است، فیزیک نفرت انگیز!

هرچه به جایی که گرانش بیشتر باشد نزدیک شوید زمان کندتر میگذرد

ادم تنها گاهی از عدم اعتماد خسته میشود و ارزو میکند که دوستی داشته باشد

اگر مکانیک کوانتومی و نسبیت عام را باهم پر نطر بگیریم نتیجه این میشود که حدی برای تقسیم پذیری فضا وجود خواهد داشت پایین تر از یک مقیاس مشخص امکان دسترسی به هیچ چیزی وجود ندارد به بیان دیگر پایین تر از یک مقیاس مشخص هیچ چیزی وجود ندارد

فرويد ايده شيطان بودن شخص را ا ين گونه میديد: سرزنش به فرد بی وفايى كه او را ترك كرده، به سمت خودش بر گشته است نظر من يك دليل معمولتر براى اين پديده، ترس كودک از ا ين است كه بیرحمانه اطرافيان خود را طرد و نابود كند و همچنين از اينكه براى جلوگيرى از اين فاجعه بايد خويشتن خود را از دست بدهد منظور من از اينكه مدل فرويد دليل اصلى حال افسرده را وارونه جلوه میدهد، همين است. اما صرف نظر از تبعات آن، افسردگى هميشه نتيجه اتفاقهاى افسرده کننده است: خورشيد سياهى در قلمروى روح انسان كه با رویداد های ناگوار طلوع میکند

به ندرت میتوان کاری را یافت که به اندازه خودکشی به دیگران لطمه وارد کند این کار ضربه ای ماندگار به بازماندگان وارد میکند و اغلب به انها سرایت می یابد و الگو های هولناکی از بیماری روانی در نسل های بعدی شکل میدهد

اقدام به خودکشی نمادی از کشتن عواطف است کسی که روحش را کشته اند، میتواند ابن را به شکلی فیزیکی و تخت اللفظی له اجرا در اورد درنتیجه عمل خودکشی به طور نمادین حقیقت تجربه ای را بیان میکند که انکار و ناپدید شده است

هذىانها اغلب اوقات در بستر تهديدشدن وجود شخص پديد می ايند: هذيان به روانشناسى حالت نيستى تعلق دارد؛ با نمايش تهديدهاى زندكى در قالب تصاويرى عينى و خاص، بيانگر تلاش فرد براى احياى خود و محافظت در برابر ويرانى كامل است. كسى كه در بحبوحه اين كشمكشها قرار دارد ممكن است رؤيايى با مضمونى مشابه بيند و اين رؤيا ممكن ست ساختارى نسبتأ ماند گار به خود بگيرد، كه دراين صورت به آن هذيان می گوييم، از اين رو، هذيان را مىتوان رؤيايى ماندگار قلمداد كرد كه در بسترنيستى شحص پديد مى اید.

خیلی از کسانی که زنده اند حقشان مرگ است و خیلی از کسانی که میمیرند حقشان زندگی است، پس زیاد مشتاق نباش که در قضاوت مردم را به مرگ محکوم کنی چون حتی خردمند ترین ادم ها هم نمیتوانند فرجام کار را ببیند.