بریده‌های کتاب فاطیسا صفا

روانپزشک:”ببین حس حسادت اصلا عجیب نیست، خیلی هم بین مردم رایجه. وقتی به کسی حسودیمون میشه یعنی یه سری ایدئال هایی داریم که دلمون می‌خواد بهشون برسیم ؛ اما حسادت کردن با مقایسه کردن مداومِ خودمون با بقیه فرق داره ، من فکر میکنم شما فقط ایدئال های خودتون رو توی اون زن میبینین، اما مسئله زیاد جدی‌ای نیست.” من:” برای اینکه جدی باشه باید چطوری باشه؟” روانپزشک:” باید توی رفتارت ظاهر بشه؛اما تا وقتی که میتونین با خودتون فکر کنین حال من خوبه ، یعنی هیچ مشکلی نیست و حالتون خوبه.لازم نیست نسبت به حسادتون به دیگران زیاد منفی نگر باشین. حسادت لزوماً چیز بدی نیست. حتی میتونه یه انگیزه ای توی شما ایجاد کنه که برای بهتر شدن یا پیشرفت خودتون تلاش کنین.”

دردها وقتی از حد بگذرند، آدم کر و لال و کور می‌شود. دیگر نه می‌شنوی، نه می‌بینی، نه می‌گویی… فقط با خودت حرف می‌زنی، با دیوار، با سایه‌ات، با خیالت.

آنهایی که ایکیگای دارند، هر روز را با انگیزه آغاز می‌کنند. حتی اگر بازنشسته شده باشند، هنوز دلیلی برای بیدار شدن دارند. ایکیگای یعنی معنا داشتن زندگی؛ چیزی فراتر از زنده بودن. ایکیگای شما، همان کاری‌ست که وقتی انجامش می‌دهید، زمان را فراموش می‌کنید.

لیوانم با ترک های جدیدی که با لاک طلایی رنگ برجسته شده و میدرخشند ، نه تنها تعمیر، بلکه بسیار عالی و شکوهمند شده است.