بریده‌های کتاب • فاطمه •

دختر با خودش فکر کرد: «روزها هم مثل این شکلات‌ها هستند. هر روز یک هدیه است... همراه با کمی جادو. این روزها مالِ ماست تا آن‌ها را بچشیم، از آن‌ها لذت ببریم و تجربه‌شان کنیم.» و چون نمی‌دانست چندتا شکلات دیگر در آن ظرف جادویی کوچک خواهد بود، هر کدام از آن‌ها را با چنان لذتی می‌خورد که انگار آخرین شکلات است.

در زندگی یک‌عالمه دیوار هست. بعضی دیوارها را دیگران می‌سازند، ولی بیشتر آن‌ها را خودت می‌سازی... اگر چشم دل و ذهنت را باز کنی و دنیای اطرافت را خوب ببینی، آن‌وقت دیوارها ناپدید می‌شوند و متوجه می‌شوی که دنیا چقدر زیباست.

زخم‌های خیلی زیادی در زندگی هست، اما خوب است بخاطر داشته باشیم که از لحاظ قدرت کشش و توان تحملِ فشار، جای زخم قوی تر از پوست است.

در مقطعی از زندگی هر انسانی، باید نقطه‌ای باشد که به هر کجا که «شوق» او را می‌برد، اعتماد کند. هستی رازهایش را برای كسانی آشكار می‌كند كه جرئت دنبال كردن مسیر قلب را داشته باشند.

شاید فقط خودت هستی که نمی‌دانی واقعاً چقدر می‌توانی توانمند باشی شاید خودت نمی‌دانی چقدر اهمیت داری... اما شاید، فقط شاید، جهان قرن هاست منتظر کسی درست شبیهِ توست! اما با اطمینان می‌شود گفت تو اینجا هستی و چون اینجا و در این جهان هستی... ...هر چیزی ممکن است.

شاید به این جهان آمده‌ای تا به همه‌ی جاهایی که مدت‌ها تاریک بوده‌اند ، نوری بتابانی.... شاید قرار است زبان و صدای کسانی بشوی که نمی‌توانند حرفشان را بزنند و صدایشان شنیده نمی‌شود... شاید اینجا هستی تا از راهی که فقط تو می‌توانی ، به بقیه کمک کنی...