بریده‌های کتاب فهیمه . مؤذن

شاید داشتم اشتباه می کردم. مدت ها عصبانی بودم. فکر می کردم بهتر بودن از اطرافیانمریه جورهایی حالم رو خوب می کنه . همین تفکر تلاش نکردن برای بهترین بودن ، خودش حس خیلی خوبی داره و خیلی آرامش بخشه . یه جورهایی حس میکنم به خودم اومدم .

کارهای تو از روی مهربونیه و خب فکر کنم شاید جهان هستی مراقبت هست .

گربه گفت : " ولی از یه چیز مطمئنم ؛ اینکه هر چی برای کمک به بقیه بیشتر سنگ تموم گذاشتم ، زندگی پر بارتر شده . " ببر گفت : " مثل کاشتن بذر . شاید تعدادش کم باشه ؛ ولی محصول ش زیاده ."

گاهی اون چیزی که فکر می کنیم بده ، آخرش خوب میشه و اون چیزی که همیشه خواهانش بودیم ، در نهایت بهمون آسیب می زنه . ** گل ها می تونن توی ناخوشایندترین جاها هم شکوفه بدن.**

مهربونی و سپاسگزاری دو ویژگی هستن که یادگیری شون برای من سخت بود ؛ ولی خب می تونن بهمون خیلی کمک کنن . هیچ هزینه ای ندارن؛ ولی هر چی هم که از ارزششون بگم ، کم گفتم. اگه می دونستی مهربونی چقدر زندگیت رو تغییر می ده ، توی هر فرصتی تمرینش می کردی . خب البته اگه مهربونیت شامل حال خودت یا کسانی نشه که به نظرت بد قلقن ، این مهربونی ناقصه .

" با کسایی وقت بگذرون که باعث شکوفایی بهترین ویژگی هات باشن . " خرگوش صحرایی پرسید : " اگه یه نفر کسی رو نداشته باشه چی؟" گربه گفت:《 هر جا که بریم، خودمون همسفر خودمونیم. و به همین دلیله که باید سعی کنیم دوست خوبی برای خودمون باشیم و با ملایمت با خودمون رفتار کنیم. به هر حال بیشترین وقت رو با خودمون می گذرونیم و عادتمونم هست که نظرهای خودمون رو خیلی جدی بگیریم.》

توی سکوت وقت بگذرون ، قدر طبیعت رو بدون و هوشیار و در پی آرامش باش. طبیعت نمی تونه چیزی رو بیان کنه؛ ولی داره سعی می کنه یه چیزهایی بهمون بگه .