بریدههای کتاب Raziyh zia Raziyh zia 9 ساعت پیش زندگی پیش رو رومن گاری 3.9 77 صفحۀ 188 خوابیدیم اما خواب راحتِ بیگناهان به سراغمان نیامد. خیلی در اینباره فکر کردم و فکر میکنم که آقای هامیل در گفتنِ آن حرف اشتباه کرده. فکر میکنم این گناهکارانند که راحت میخوابند، چون چیزی حالیشان نیست و برعکس، بیگناهان نمیتوانند حتا یک لحظه چشم روی هم بگذارند، چون نگران همهچیز هستند. اگر غیر از این بود، بیگناه نمیشدند 0 0 Raziyh zia دیروز زندگی پیش رو رومن گاری 3.9 77 صفحۀ 75 نمیفهمم چرا بعضیها همه بدبختیها را با هم دارند، هم زشت هستند، هم پیر هستند، هم بیچاره هستند. اما بعضی دیگر هیچکدام از این چیزهارا ندارند. این عادلانه نیست. 0 2 Raziyh zia دیروز زندگی پیش رو رومن گاری 3.9 77 صفحۀ 53 پلیسها قویترین چیز دنیا هستند. بچهیی که پدرش پلیس باشد مثل این است که دو برابر بقیه پدر داشته باشد 0 2 Raziyh zia 6 روز پیش بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم دیوید سداریس 3.4 35 صفحۀ 160 دلم برایشان میسوخت. زور میزدند هنر خلق کنند در حالیکه من بدون هیچ زحمتی هنر را زندگی میکردم. جوراب گلولهشدهٔ من روی کف چوبی خانه بیان هنری قویتری داشت تا چرندیات قلابی آنها در قابهای آنچنانی 0 8 Raziyh zia 6 روز پیش بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم دیوید سداریس 3.4 35 صفحۀ 110 وقتی یه چیزی زد حالتو گرفت فقط بگو گور باباش و از شکلاتای نکبت بنداز بالا 0 11 Raziyh zia 7 روز پیش جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 196 صفحۀ 540 من در برابر تو به خاک نیفتادم بلکه در مقابل تمام رنج بشریت زانو زدم." 0 59
بریدههای کتاب Raziyh zia Raziyh zia 9 ساعت پیش زندگی پیش رو رومن گاری 3.9 77 صفحۀ 188 خوابیدیم اما خواب راحتِ بیگناهان به سراغمان نیامد. خیلی در اینباره فکر کردم و فکر میکنم که آقای هامیل در گفتنِ آن حرف اشتباه کرده. فکر میکنم این گناهکارانند که راحت میخوابند، چون چیزی حالیشان نیست و برعکس، بیگناهان نمیتوانند حتا یک لحظه چشم روی هم بگذارند، چون نگران همهچیز هستند. اگر غیر از این بود، بیگناه نمیشدند 0 0 Raziyh zia دیروز زندگی پیش رو رومن گاری 3.9 77 صفحۀ 75 نمیفهمم چرا بعضیها همه بدبختیها را با هم دارند، هم زشت هستند، هم پیر هستند، هم بیچاره هستند. اما بعضی دیگر هیچکدام از این چیزهارا ندارند. این عادلانه نیست. 0 2 Raziyh zia دیروز زندگی پیش رو رومن گاری 3.9 77 صفحۀ 53 پلیسها قویترین چیز دنیا هستند. بچهیی که پدرش پلیس باشد مثل این است که دو برابر بقیه پدر داشته باشد 0 2 Raziyh zia 6 روز پیش بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم دیوید سداریس 3.4 35 صفحۀ 160 دلم برایشان میسوخت. زور میزدند هنر خلق کنند در حالیکه من بدون هیچ زحمتی هنر را زندگی میکردم. جوراب گلولهشدهٔ من روی کف چوبی خانه بیان هنری قویتری داشت تا چرندیات قلابی آنها در قابهای آنچنانی 0 8 Raziyh zia 6 روز پیش بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم دیوید سداریس 3.4 35 صفحۀ 110 وقتی یه چیزی زد حالتو گرفت فقط بگو گور باباش و از شکلاتای نکبت بنداز بالا 0 11 Raziyh zia 7 روز پیش جنایت و مکافات فیودور داستایفسکی 4.5 196 صفحۀ 540 من در برابر تو به خاک نیفتادم بلکه در مقابل تمام رنج بشریت زانو زدم." 0 59