بریدههای کتاب aysan aysan 1403/3/4 The gift of the magi and other stories Henry 3.4 1 صفحۀ 21 0 9 aysan 1403/3/4 The gift of the magi and other stories Henry 3.4 1 صفحۀ 15 0 5 aysan 1403/3/4 The gift of the magi and other stories Henry 3.4 1 صفحۀ 8 But nobody could ever count my love for you 0 8 aysan 1403/2/25 OBWL 3E 2 LOVE AMONG THE HAYSTACKS دیویدهربرت لارنس 4.0 0 صفحۀ 1 0 3 aysan 1403/1/21 ذوالفقار: برش هایی از خاطرات شفاهی حاج قاسم سلیمانی علی اکبری مزدآبادی 3.7 6 صفحۀ 97 وقتی احمد در جمع ما بود تداعی همه زندگی مان را میکرد هرچیزی که به آن خوش بودیم چهره باکری را در احمد میدیدیم خرازی را در احمد میدیدیم زین الدین را در احمد میدیدیم همت را در احمد میدیدیم خیلی از شهدا را ما در احمد میدیدیم 0 10 aysan 1403/1/20 ذوالفقار: برش هایی از خاطرات شفاهی حاج قاسم سلیمانی علی اکبری مزدآبادی 3.7 6 صفحۀ 96 ما با احمد خیلی رفیق بودیم من نمیدانم احمد بیشتر من را دوست داشت یا من بیشتر او را دوست داشتم همیشه در ذهنم این بود که ای کاش میشد من یک طوری به احمد ثابت کنم که من چقدر دوستش دارم فکر میکردم بهترین چیزی که میتواند این را ثابت کند این باشد که مثلا من یک کلیه ام را به او بدهم 0 6 aysan 1403/1/19 ذوالفقار: برش هایی از خاطرات شفاهی حاج قاسم سلیمانی علی اکبری مزدآبادی 3.7 6 صفحۀ 95 من فکر میکردم زمانی که احمد (احمد کاظمی) شهید شود حداقل تیتر همه روز نامه ها این خواهد بود «فاتح خرمشهر شهید شد» 5 13 aysan 1403/1/12 پدر، عشق و پسر سیدمهدی شجاعی 4.5 130 صفحۀ 12 در پاسخ به این سوال معاویه که پرسید شایستهترین فرد برای خلافت کیست همه گفتند : تو ای معاویه . اما کلام معاویه را به یاد داری لیلا که گفت: برای خلافت علی اکبر حسین سزاورار و شایسته است که جدش رسول خدا است و شجاعت از بنی هاشم دارد و سخاوت از بنی امیه و جمال و فخر و فخامت از ثقیف. 0 11
بریدههای کتاب aysan aysan 1403/3/4 The gift of the magi and other stories Henry 3.4 1 صفحۀ 21 0 9 aysan 1403/3/4 The gift of the magi and other stories Henry 3.4 1 صفحۀ 15 0 5 aysan 1403/3/4 The gift of the magi and other stories Henry 3.4 1 صفحۀ 8 But nobody could ever count my love for you 0 8 aysan 1403/2/25 OBWL 3E 2 LOVE AMONG THE HAYSTACKS دیویدهربرت لارنس 4.0 0 صفحۀ 1 0 3 aysan 1403/1/21 ذوالفقار: برش هایی از خاطرات شفاهی حاج قاسم سلیمانی علی اکبری مزدآبادی 3.7 6 صفحۀ 97 وقتی احمد در جمع ما بود تداعی همه زندگی مان را میکرد هرچیزی که به آن خوش بودیم چهره باکری را در احمد میدیدیم خرازی را در احمد میدیدیم زین الدین را در احمد میدیدیم همت را در احمد میدیدیم خیلی از شهدا را ما در احمد میدیدیم 0 10 aysan 1403/1/20 ذوالفقار: برش هایی از خاطرات شفاهی حاج قاسم سلیمانی علی اکبری مزدآبادی 3.7 6 صفحۀ 96 ما با احمد خیلی رفیق بودیم من نمیدانم احمد بیشتر من را دوست داشت یا من بیشتر او را دوست داشتم همیشه در ذهنم این بود که ای کاش میشد من یک طوری به احمد ثابت کنم که من چقدر دوستش دارم فکر میکردم بهترین چیزی که میتواند این را ثابت کند این باشد که مثلا من یک کلیه ام را به او بدهم 0 6 aysan 1403/1/19 ذوالفقار: برش هایی از خاطرات شفاهی حاج قاسم سلیمانی علی اکبری مزدآبادی 3.7 6 صفحۀ 95 من فکر میکردم زمانی که احمد (احمد کاظمی) شهید شود حداقل تیتر همه روز نامه ها این خواهد بود «فاتح خرمشهر شهید شد» 5 13 aysan 1403/1/12 پدر، عشق و پسر سیدمهدی شجاعی 4.5 130 صفحۀ 12 در پاسخ به این سوال معاویه که پرسید شایستهترین فرد برای خلافت کیست همه گفتند : تو ای معاویه . اما کلام معاویه را به یاد داری لیلا که گفت: برای خلافت علی اکبر حسین سزاورار و شایسته است که جدش رسول خدا است و شجاعت از بنی هاشم دارد و سخاوت از بنی امیه و جمال و فخر و فخامت از ثقیف. 0 11