بریده‌های کتاب عَطیّـــه سادآتـ🌻🌱✨

پیامت را که خواندم، دیدم من شده‌ام شکنجه‌گر و تو شده‌ای قربانی. زیر بار این یکی نمی‌روم. هرکاری از دستم برمی‌آمده کرده‌ام. محال است حتی فکرش راهم بکنی که چه دردسرهایی کشیده‌ام. آن‌وقت این وسط قربانی تویی؟ چرا؟ چون من یکم صدایم را بالا بردم؟ یا چون زدم تنگ آب را شکستم؟ باید قبول کنی، من هم دلایل خودم را داشتم.

من از بیگانگان هرگز ننالم...که هرچه کرد با من آشنا کرد.

«ملاک پذیرش ایمان، بلوغ عقلی است نه بلوغ سنی»