بریدهای از کتاب بندها اثر دومنیکو استارنونه
1403/11/14
صفحۀ 12
پیامت را که خواندم، دیدم من شدهام شکنجهگر و تو شدهای قربانی. زیر بار این یکی نمیروم. هرکاری از دستم برمیآمده کردهام. محال است حتی فکرش راهم بکنی که چه دردسرهایی کشیدهام. آنوقت این وسط قربانی تویی؟ چرا؟ چون من یکم صدایم را بالا بردم؟ یا چون زدم تنگ آب را شکستم؟ باید قبول کنی، من هم دلایل خودم را داشتم.
پیامت را که خواندم، دیدم من شدهام شکنجهگر و تو شدهای قربانی. زیر بار این یکی نمیروم. هرکاری از دستم برمیآمده کردهام. محال است حتی فکرش راهم بکنی که چه دردسرهایی کشیدهام. آنوقت این وسط قربانی تویی؟ چرا؟ چون من یکم صدایم را بالا بردم؟ یا چون زدم تنگ آب را شکستم؟ باید قبول کنی، من هم دلایل خودم را داشتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.