بریده‌های کتاب آناهیتا ملامحمدی

ستاره شناسان گمان می‌کنند که راه شیری کهکشان مارپیچی راه راه باشد.

همیشه به بزرگ تر هایت احترام بگذار.

سعی کن همیشه وسایلت را با دوستانت قسمت کنی

من رزا پارکس هستم و همیشه پای چیزی که درست است، می ایستم.

من ساکاگاوا هستمو مسیر خودم را پیدا میکنم

من هلن کلر هستم و هیچ چیز نمی تواند جلوی من را بگیرد.

هر سه خود را به کوچه رساندند . نفس نفس می‌زدند.ابراهیم به دیوار تکیه داد و صادق روی زمین نشست. حبیب پرسید "واقعا روح بود؟" ابراهیم گفت"نمی دانم ولی هرچه بود خیلی ترسناک بود"

امروز وقتی که به این کتاب نگاه کردم به این پی بردم که باید برای رسیدن به خواسته هام تلاش کنم