بریده‌های کتاب امیرحسین چمن

مور: خب پس اعلی حضرت دیگر چه نیازی به حمایت این حقیر دارند؟ هنری: چون تو شریفی. و آنچه این میان بیش‌تر اهمیت دارد این است که به شرافت شهره‌ای.

چانسلر بعدی انگلستان سر تامس مور بود، مردی فاضل که در نزد همگان به قداست شهرت داشت. علمش از نوشته‌های او هویداست؛ اما قدیس بودن کیفیتی‌ست که اثبات آن چندان ساده نیست. درواقع از بی‌اعتنایی سرسختانه‌ی او به واقعیاتی که به چشم معاصرانِ بس معمولی‌اش عیان بود معلوم می‌شود که به احتمال بسیار زیاد واجد چنین کیفیتی بوده است.

مضمون طلسم ششم را به‌یاد بیاور «برای آنچه که نمی‌دانی، معبودی خلق نکن». شناخته‌شده‌ها را دریاب و خود را با آنچه که نمی‌شناسی یا هنوز رخ نداده است مشغول نکن.

هر اندازه که فرد در اصلاح خود موفق باشد می‌تواند در اصلاح دیگران موثر واقع شود. اصلاح دیگران نتیجه عمل اوست نه هدف او؛ به عنوان مثال اگر معلمی تلاش کند خود را اصلاح کند یعنی از نظر علمی دانشش را ارتقا دهد، در رفتارش عدالت را رعایت کند، به دانش‌آموزان علاقه داشته باشد و با شفقت با آن‌ها رفتار کند، با این کار غیرمستقیم باعث بهبود زندگی دانش‌آموزانش می‌شود و به این ترتیب دانش‌آموزان وظایف خود را بهتر انجام دهند.

اگر دقیق‌تر نگاه کنیم، در بحران‌ها بیشتر از موضوع اصلی این سوالات و چراهای فلسفی هستند که ما را آزار می‌دهند.

احتمالات پایانی نداشت. گویی آدم و حوا همان لحظه از بهشت هبوط کرده‌اند.