بریده‌های کتاب خآنوم"میم"

من بابت همه چیز اشک میریزم . همه این را می‌دانند. نمی‌دانم باید چکار کنم . وقتی غمگینم گریه میکنم . نمی‌دانم چرا بقیه مردم گریه نمیکنند.

_ خودم بودم . درمورد چیزهایی که دوست داشتم حرف زدم، جوری که دلم میخواست رفتار می‌کردم و لباس هایی رو که خوشم می‌اومد میپوشیدم . پیروی کردن از روش های مرسوم نبود که توجه‌ش رو جلب کرد . اکه می‌خوای با یکی خوشبخت بشی، فکر کنم تو هم باید همین کار رو بکنی . نترس که خود واقعیت باشی . هرچی میخوای بگو . همونی که دلت میخواد باش . سعی نکن کس دیگه‌ای باشی .

هیچکس به‌جز من اجازه ندارد تصمیم بگیرد که کالایاس مهرس ، شاه فعلی شش قلمرو ، چه زمانی قرار است بمیرد.

من کار‌های بچگانه‌ای مثل عاشق شدن نمیکنم .

دخترک گفت : هیچکس تاحالا دنیا رو با خوشگلیش نجات نداده . اگه میخوای تغیری ایجاد کنی ، نباید بزاری مسئله پیش پا افتاده ای مثل قیافه سد راهت بشه. گل مینا برای شکوفه دادن به اجازه گل سرخ احتیاج نداره ... تو هم همینطور

اما تلا ادامه داد :" عشق باعث میشه ادم خرابکاری های زیادی بکنه . نمیشه مهارش کرد . اما همینه که اینقدر قدرتمندش میکنه . چون احساسات مهار نشده‌ست . اهميت دادن به جون یه نفر دیگه بیشتر از خودته ..."