بریدههای کتاب ماهی⭒ ماهی⭒ 1403/5/15 محدوده ی مرگ؛ صدای مردگان جلد 2 کاترین آردن 4.6 5 صفحۀ 78 بیشترِ اشباح...فقط وجود دارن.اونها مثل آدم های عادی نیستن.اغلب یه خاطره ای از یه آدم هستن.تکهای از گذشته که در زمان حال گیر کرده.اما بعضی اوقات...گاهی...اونها چیزی بیشتر از این هستن.چنین اشباحی فقط وجود ندارن،اونها عمل هم میکنن.یه چیزی رو میخوان.اینجور وقت ها،یعنی وقتی چیزی رو میخوان،خطرناک هستن. 0 0 ماهی⭒ 1403/5/15 محدوده ی مرگ؛ صدای مردگان جلد 2 کاترین آردن 4.6 5 صفحۀ 125 او میگفت:الیویا،وقتی میترسی،معنیش اینه که داری به آینده فکر میکنی.به چیزی فکر میکنی که ممکنه اتفاق بیوفته.اگر داری کار خطرناکی میکنی،نباید به آینده فکر کنی.باید فقط به الان فکر کنی.و اگر فقط به الان فکر کنی،دیگه نمیترسی. 0 0 ماهی⭒ 1403/5/12 محدوده ی مرگ جلد 1 کاترین آردن 4.5 10 صفحۀ 150 خیلی چیز ها عادلانه نیستن. 0 0 ماهی⭒ 1402/11/22 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 212 درد غیر قابل تحملی وجود دارد . اما این درد در استخوانم نیست - در روحم است .>> 0 6 ماهی⭒ 1402/11/22 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 247 ما توسط فاصله ، کلمات و خاطرات از هم جدا شدیم . 0 7 ماهی⭒ 1402/11/21 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 202 این درست است که ارزو تکه ای از روح شماست . زیرا ارزو واقعی چیزی است که اگر هرگز براورده نشود ممکن است قلب شما را بشکند. 0 6 ماهی⭒ 1402/11/21 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 154 همه جا سکوت است سکوتی مثل مرگ. 0 4 ماهی⭒ 1402/11/15 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 55 عشق چیزی است که انهارا از هم دور میکند ، و عشق چیزی است که آنهارا دور هم جمع میکند. 0 4 ماهی⭒ 1402/11/14 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 39 سکوتی که پیش از این همه جا را پر کرده بود ، اکنون بدون صدای آشنای نفسهای من بی معنی است . 0 1 ماهی⭒ 1402/8/11 تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی 4.1 150 صفحۀ 35 پرواز داستان پرندگان است . ما آدم هایی هستیم که بر روی پاهایمان راه میرویم و دنیا را با دست هایمان لمس میکنیم . داستان ما دیدن و حس کردن و لمس کردن است . با همین بدن و همین ذهن ! ما همه چیز را سریع میخواهیم . به همین علت مشتاق بالدار شدن هستیم تا سریع تر گذر کنیم . 0 3 ماهی⭒ 1402/8/11 تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی 4.1 150 صفحۀ 41 برای بعضی از "نداشته ها" نباید تلاش کرد . باید فقط کنار آمد. فقط کنار آمد و اجازه داد جریانِ زندگی کارش را انجام دهد و جلو برود ؛ 0 4
بریدههای کتاب ماهی⭒ ماهی⭒ 1403/5/15 محدوده ی مرگ؛ صدای مردگان جلد 2 کاترین آردن 4.6 5 صفحۀ 78 بیشترِ اشباح...فقط وجود دارن.اونها مثل آدم های عادی نیستن.اغلب یه خاطره ای از یه آدم هستن.تکهای از گذشته که در زمان حال گیر کرده.اما بعضی اوقات...گاهی...اونها چیزی بیشتر از این هستن.چنین اشباحی فقط وجود ندارن،اونها عمل هم میکنن.یه چیزی رو میخوان.اینجور وقت ها،یعنی وقتی چیزی رو میخوان،خطرناک هستن. 0 0 ماهی⭒ 1403/5/15 محدوده ی مرگ؛ صدای مردگان جلد 2 کاترین آردن 4.6 5 صفحۀ 125 او میگفت:الیویا،وقتی میترسی،معنیش اینه که داری به آینده فکر میکنی.به چیزی فکر میکنی که ممکنه اتفاق بیوفته.اگر داری کار خطرناکی میکنی،نباید به آینده فکر کنی.باید فقط به الان فکر کنی.و اگر فقط به الان فکر کنی،دیگه نمیترسی. 0 0 ماهی⭒ 1403/5/12 محدوده ی مرگ جلد 1 کاترین آردن 4.5 10 صفحۀ 150 خیلی چیز ها عادلانه نیستن. 0 0 ماهی⭒ 1402/11/22 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 212 درد غیر قابل تحملی وجود دارد . اما این درد در استخوانم نیست - در روحم است .>> 0 6 ماهی⭒ 1402/11/22 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 247 ما توسط فاصله ، کلمات و خاطرات از هم جدا شدیم . 0 7 ماهی⭒ 1402/11/21 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 202 این درست است که ارزو تکه ای از روح شماست . زیرا ارزو واقعی چیزی است که اگر هرگز براورده نشود ممکن است قلب شما را بشکند. 0 6 ماهی⭒ 1402/11/21 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 154 همه جا سکوت است سکوتی مثل مرگ. 0 4 ماهی⭒ 1402/11/15 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 55 عشق چیزی است که انهارا از هم دور میکند ، و عشق چیزی است که آنهارا دور هم جمع میکند. 0 4 ماهی⭒ 1402/11/14 دختری که به اعماق دریا افتاد اکسی اوه 4.1 159 صفحۀ 39 سکوتی که پیش از این همه جا را پر کرده بود ، اکنون بدون صدای آشنای نفسهای من بی معنی است . 0 1 ماهی⭒ 1402/8/11 تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی 4.1 150 صفحۀ 35 پرواز داستان پرندگان است . ما آدم هایی هستیم که بر روی پاهایمان راه میرویم و دنیا را با دست هایمان لمس میکنیم . داستان ما دیدن و حس کردن و لمس کردن است . با همین بدن و همین ذهن ! ما همه چیز را سریع میخواهیم . به همین علت مشتاق بالدار شدن هستیم تا سریع تر گذر کنیم . 0 3 ماهی⭒ 1402/8/11 تکه هایی از یک کل منسجم پونه مقیمی 4.1 150 صفحۀ 41 برای بعضی از "نداشته ها" نباید تلاش کرد . باید فقط کنار آمد. فقط کنار آمد و اجازه داد جریانِ زندگی کارش را انجام دهد و جلو برود ؛ 0 4