بریدههای کتاب فاطمه بلالی فاطمه بلالی 1404/1/11 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 344 ما بیشتر دلباختهی اشتیاقیم تا دلباختهی آنچه اشتیاقمان را برانگیختهاست. 0 0 فاطمه بلالی 1404/1/9 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 252 شاید یک مرد، تنها با مرد بودن میتواند زنانگی وجود یک زن را آزاد کند. 0 0 فاطمه بلالی 1403/12/12 ژرمینال امیل زولا 4.3 46 صفحۀ 71 ساکتشان کن.وقتی آدم قدرت ندارد بهتر است با وضع موجود بسازد و آنرا بدتر نکند. 0 2 فاطمه بلالی 1403/12/4 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 77 به کتاب نوشتن فکر نمیکردم، بلکه در فکر خواندن این کتابها بودم. اوه، فرستادن این همه اطلاعات به داخل مغز آن هم از یک روزنهی سه میلیمتری وسط عنبیه چه مشقت بیپایانی است. برویر لبخند زد:《 چه دیدگاه جالبی! فکرش را بکن، عصارهی تغلیظ شده و تصفیه شده شوپنهاور و اسپینوزا، از طریق مردمک چشم و از مسیر عصب بینایی به بخش پس سری مغز ما منتقل میشود. کاش میشد با چشمانم همه چیز را ببلعم من همیشه برای یک مطالعهی جدی خسته ام.》 0 0 فاطمه بلالی 1403/12/3 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 31 یک پیامبر- زرتشت-از فرزانگی خویش لبریز شده و مصمم میشود آن را به مردمان ارزانی دارد ولی آنان او را در نمییابند. آمادگی پذیرش او هنوز در آنان نیست و پیامبر در مییابد که پیش از موقع سراغشان آمدهاست، پس به خلوت خویش باز میگردد. 0 2 فاطمه بلالی 1403/12/3 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 25 نمیدانم چه مقدار از عمرم را تنها با نگاه نکردن و یا نگاه کردن و ندیدن از دست دادهام. 0 0 فاطمه بلالی 1403/11/27 صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز 3.9 185 صفحۀ 290 اطمینان پیدا کرد که زمانه به جای گذشتن، دایرهوار دور میزند و از این فکر به خود لرزید. 0 1 فاطمه بلالی 1403/11/20 صدسال تنهایی گابریل گارسیا مارکز 3.9 185 صفحۀ 109 او حالا دریافته بود که این مرگ نیست که باید از آن واهمه داشت بلکه این زندگیست که ارزشمند است. بنابراین وقتی آنها داشتند رای نهایی را برایش میخواندند احساسی که به او دست داد ترس از مرگ نبود بلکه حس دلتنگی بود. 0 1
بریدههای کتاب فاطمه بلالی فاطمه بلالی 1404/1/11 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 344 ما بیشتر دلباختهی اشتیاقیم تا دلباختهی آنچه اشتیاقمان را برانگیختهاست. 0 0 فاطمه بلالی 1404/1/9 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 252 شاید یک مرد، تنها با مرد بودن میتواند زنانگی وجود یک زن را آزاد کند. 0 0 فاطمه بلالی 1403/12/12 ژرمینال امیل زولا 4.3 46 صفحۀ 71 ساکتشان کن.وقتی آدم قدرت ندارد بهتر است با وضع موجود بسازد و آنرا بدتر نکند. 0 2 فاطمه بلالی 1403/12/4 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 77 به کتاب نوشتن فکر نمیکردم، بلکه در فکر خواندن این کتابها بودم. اوه، فرستادن این همه اطلاعات به داخل مغز آن هم از یک روزنهی سه میلیمتری وسط عنبیه چه مشقت بیپایانی است. برویر لبخند زد:《 چه دیدگاه جالبی! فکرش را بکن، عصارهی تغلیظ شده و تصفیه شده شوپنهاور و اسپینوزا، از طریق مردمک چشم و از مسیر عصب بینایی به بخش پس سری مغز ما منتقل میشود. کاش میشد با چشمانم همه چیز را ببلعم من همیشه برای یک مطالعهی جدی خسته ام.》 0 0 فاطمه بلالی 1403/12/3 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 31 یک پیامبر- زرتشت-از فرزانگی خویش لبریز شده و مصمم میشود آن را به مردمان ارزانی دارد ولی آنان او را در نمییابند. آمادگی پذیرش او هنوز در آنان نیست و پیامبر در مییابد که پیش از موقع سراغشان آمدهاست، پس به خلوت خویش باز میگردد. 0 2 فاطمه بلالی 1403/12/3 وقتی نیچه گریست اروین دی. یالوم 4.2 169 صفحۀ 25 نمیدانم چه مقدار از عمرم را تنها با نگاه نکردن و یا نگاه کردن و ندیدن از دست دادهام. 0 0 فاطمه بلالی 1403/11/27 صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز 3.9 185 صفحۀ 290 اطمینان پیدا کرد که زمانه به جای گذشتن، دایرهوار دور میزند و از این فکر به خود لرزید. 0 1 فاطمه بلالی 1403/11/20 صدسال تنهایی گابریل گارسیا مارکز 3.9 185 صفحۀ 109 او حالا دریافته بود که این مرگ نیست که باید از آن واهمه داشت بلکه این زندگیست که ارزشمند است. بنابراین وقتی آنها داشتند رای نهایی را برایش میخواندند احساسی که به او دست داد ترس از مرگ نبود بلکه حس دلتنگی بود. 0 1