بریدههای کتاب محمد محمد 1402/12/6 تکرار: جستاری در روان شناسی تجربی سورن کیرکگور 4.1 7 صفحۀ 130 هر صبح تقلای بیمنتها و بی شکیب جانم را به کناری می گذارم،هرچند به عبث، زیرا یک لحظه بعد باز حی و حاضرش میبینم. هر صبح صورتم را اصلاح میکنم تا سر و وضعم آراسته و درخور انظار عموم شود، اما به عبث، چون صبح فردا باز ریشم درمی آید. خودم را به یاد می آورم و جمع جور میکنم مثل بانکها که اسکناس های معیوب خود را جمع و جور میکنند و پس میگیرند تا اسکناس هایی تازه به گردش اندازند، اما طرفی برنمی بندم. تمام دارایی فکری ام را، وام مسکنم را تبدیل به ارز زناشویی میکنم- دریغا، دریغا، ثروتم پس از این تسعیر یکباره بی ارزش میشود. 0 3 محمد 1402/6/20 وجدان بیدار (کاستلیو و کالون) (تسامح یا تعصب) اشتفان سوایگ 4.8 2 صفحۀ 6 آنکه با شیفتگی به غیرت خویش ازپا در می افتد، آنکه در برابر خطر مرگی که رویاروی اوست اندکی از خودباوری خویش را از دست نمیدهد، آنکه به گاه جان سپردن با نگاهی استوار و خوارنگر همچنان دیده در چشم دشمن خویش میدوزد، در هم شکسته شده است،نه از ما بلکه از تقدیر، کشته شده است اما مغلوب نه! دلاورترین مردان گاه بداقبال ترین آدمیانند.باری؛ باختهایی هست که به رغم بردها ظفرمندانه است. 0 10 محمد 1402/6/14 انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن آلکسی شارل هانری موریس کلرل دو توکویل 3.3 3 صفحۀ 18 در اجتماعی که پیوندهای خانوادگی،کاستی،طبقاتی و اخوت های صنفی در آن از بین رفته باشند،مردم بسیار آمادگی دارند که تنها برحسب منافع شخصیشان بیاندیشند و بروفق یک فردگرایی بسیار محدود، فقط در اندیشه ی خود باشند و هیچ گونه دلبستگی به خیر همگانی از خود نشان ندهند.رژیم خودکامه نه تنها با چنین گرایشهای فردپرستانه ای مقابله نمیکند بلکه به آنها پروبال هم میدهد و بدین سان حکومت شوندگان را از هرگونه احساس همبستگی و وابستگی متقابل و علایق همسایگی و دلبستگی به افزایش رفاه کل اجتماع محروم می سازد. 0 11 محمد 1402/6/14 انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن آلکسی شارل هانری موریس کلرل دو توکویل 3.3 3 صفحۀ 21 به راستی که گزافه نیست اگر گفته شود که ستایش انسان از حکومت مطلقه، با بیزاری ای که او نسبت به انسان های پیرامونش حس میکند ، هم چند است. 0 2 محمد 1402/6/5 نخستین مسلمانان در اروپا برنارد لویس 2.9 1 صفحۀ 350 در لباس و در انقلاب پوشاک که اوایل قرن نوزدهم آغاز شد میتوان دگرگونی تصور حکمرانان مسلمان از شرایط دنیای اسلام و رابطه آن با دنیای خارج، یعنی قلمرو مسیحیت اروپایی، را روشن تر از هرجای دیگری دید.این دگرگونی با اقتباس بعضی لباسهای اروپایی از سوی فرمانروایان و امرای ارتش آغاز می شود، سپس به بخشی فزاینده از دستگاه دولت و سرانجام به عامه مردم میرسد. 0 2 محمد 1402/5/27 یا این یا آن جلد 1 سورن کیرکگور 4.3 0 صفحۀ 15 شاعر کیست؟ غمزده ای که اندوه ژرفش را در دل نهان می دارد اما لبهایش چنان شکل می بندد که وقتی آه و فغان بر آنها جاری می شوند چون نغمهای دل انگیز به گوش می آیند. تقدیر او به سان تقدیر بخت برگشتگانی است که آتشی آرام در جوف گاو برنجین فالاریس آهسته شکنجه شان می کرد؛فغان ایشان به گوش آن حاکم جبار نمی رسید تا وحشت به جانش اندازد، به گوش او آه و فغان آنان نغمهای دلنواز بود.و آدمیان گرداگرد شاعر ازدحام می کنند و می گویند: ((بخوان،باز هم بخوان.))- و مرادشان این است:((بگذار رنج هایی تازه روحت را شکنجه کنند و لبهایت به حال قبل بمانند، چراکه آه و فغانت جز ترس و وحشت ارمغانی ندارد اما نغمه ات آوایی شیرین و دلنشین است.)) و آنگاه منتقدان پیش می آیند و میگویند :((آری چنین است؛به حکم قواعد زیباشناسی باید که چنین باشد.)) 0 17 محمد 1402/5/27 نمایشنامه شاه لیر ویلیام شکسپیر 4.0 19 صفحۀ 148 بار سنگین این روزگار را باید به دوش کشید. آنچه حس میکنیم سخن از همان بگوییم؛نه آنچه گفتنش بر ما ضرور شمرده میشود. آن که پیر است بار بیشتری بر دوش برده است؛ ما که جوانیم ، کاش هرگز نه آن همه ببینیم و نه آن همه طولانی عمر کنیم. 0 4 محمد 1402/5/27 روشن نگری چیست، روشنی یابی چیست؟ نظریه ها و تعریف ها: مقالاتی از کانت، ارهارد، هامن، هردر، لسینگ، مندلسزون، ریم، شیلر ... ارهارد بار 4.0 1 صفحۀ 33 روشن نگری، خروج آدمی ست از نابالغی به تقصیر خویشتن خود.و نابالغی ، ناتوانی در به کار گرفتن فهم خویشتن است بدون هدایت دیگری.به تقصیر خویشتن است این نابالغی ، وقتی که علت آن نه کمبود فهم، بلکه کمبود اراده و دلیری در به کار گرفتن آن باشد بدون هدایت دیگری. ((دلیر باش در به کار گرفتن فهم خویشتن! )) این است شعار روشن نگری. 0 1 محمد 1402/5/27 سرزمین بی حاصل تی. اس. الیوت 1.5 1 صفحۀ 11 آوریل بیرحم ترین ماههاست: از خاک مرده گل یاس می رویاند، خاطره و خواهش را درهم می آمیزد، و ریشه های افسرده را با باران بهاری برمی انگیزد. 0 7 محمد 1402/5/27 آنچه می ماند: گزیده سی شعر و شرح آن همراه گفتاری از مارتین هایدگر فریدریش هولدرلین 2.5 1 صفحۀ 57 ((از چه ای سقراط مقدس!پیوسته این جوان را می ستایی؟ آیا شکوهی والاتر نمی شناسی؟ و آیا از چه نگاهت با محبتی که بر خدایان، بر او دوخته می ماند؟)) ((آنکه در اندیشه به عمق رسید،اوج شادابی را دوست میدارد. جوانی والا را اویی می فهمد که در جهان نگریسته باشد. و خردمندان اغلب در پایان میل به زیبا دارند.)) 0 1 محمد 1402/5/26 مبارزه علیه وضع موجود: جنبش دانشجویی آلمان 1955 - 1985 سابینه فون دیرکه 3.3 0 صفحۀ 105 توماس زیهه در نیمه دهه ۷۰ اصطلاح "نوع جدید اجتماعی شدن" را مطرح کرد و برای تعریف تیپ جدید شخصیتش آن را با فرد بورژوازی سنتی مقایسه کرد که هویتش با حل موفقیت آمیز عقده ادیپ شکل میگیرد.بحث او این است که به سبب دگرگونیهای اجتماعی-فرهنگی، بخصوص افزایش اهمیت اجتماعی مصرف انبوه، از میان رفتن ارزشهای سنتی و اهمیت روند اجتماعی شدن بیرون خانواده در سرمایه داری متاخر، تضاد ادیپی دیگر نمی تواند داخل خانواده بروز کند.در نتیجه تیپ شخصیتی جدیدی ظهور میکند که مشخصه آن هم ضعف "من" و هم ضعف "ابرمن" است که در ناتوانی در کنار آمدن با شرایط مسئله زا و حرمان بار و مشکلاتی در روابط بین شخصیت ها منجر میگردد 0 13
بریدههای کتاب محمد محمد 1402/12/6 تکرار: جستاری در روان شناسی تجربی سورن کیرکگور 4.1 7 صفحۀ 130 هر صبح تقلای بیمنتها و بی شکیب جانم را به کناری می گذارم،هرچند به عبث، زیرا یک لحظه بعد باز حی و حاضرش میبینم. هر صبح صورتم را اصلاح میکنم تا سر و وضعم آراسته و درخور انظار عموم شود، اما به عبث، چون صبح فردا باز ریشم درمی آید. خودم را به یاد می آورم و جمع جور میکنم مثل بانکها که اسکناس های معیوب خود را جمع و جور میکنند و پس میگیرند تا اسکناس هایی تازه به گردش اندازند، اما طرفی برنمی بندم. تمام دارایی فکری ام را، وام مسکنم را تبدیل به ارز زناشویی میکنم- دریغا، دریغا، ثروتم پس از این تسعیر یکباره بی ارزش میشود. 0 3 محمد 1402/6/20 وجدان بیدار (کاستلیو و کالون) (تسامح یا تعصب) اشتفان سوایگ 4.8 2 صفحۀ 6 آنکه با شیفتگی به غیرت خویش ازپا در می افتد، آنکه در برابر خطر مرگی که رویاروی اوست اندکی از خودباوری خویش را از دست نمیدهد، آنکه به گاه جان سپردن با نگاهی استوار و خوارنگر همچنان دیده در چشم دشمن خویش میدوزد، در هم شکسته شده است،نه از ما بلکه از تقدیر، کشته شده است اما مغلوب نه! دلاورترین مردان گاه بداقبال ترین آدمیانند.باری؛ باختهایی هست که به رغم بردها ظفرمندانه است. 0 10 محمد 1402/6/14 انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن آلکسی شارل هانری موریس کلرل دو توکویل 3.3 3 صفحۀ 18 در اجتماعی که پیوندهای خانوادگی،کاستی،طبقاتی و اخوت های صنفی در آن از بین رفته باشند،مردم بسیار آمادگی دارند که تنها برحسب منافع شخصیشان بیاندیشند و بروفق یک فردگرایی بسیار محدود، فقط در اندیشه ی خود باشند و هیچ گونه دلبستگی به خیر همگانی از خود نشان ندهند.رژیم خودکامه نه تنها با چنین گرایشهای فردپرستانه ای مقابله نمیکند بلکه به آنها پروبال هم میدهد و بدین سان حکومت شوندگان را از هرگونه احساس همبستگی و وابستگی متقابل و علایق همسایگی و دلبستگی به افزایش رفاه کل اجتماع محروم می سازد. 0 11 محمد 1402/6/14 انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن آلکسی شارل هانری موریس کلرل دو توکویل 3.3 3 صفحۀ 21 به راستی که گزافه نیست اگر گفته شود که ستایش انسان از حکومت مطلقه، با بیزاری ای که او نسبت به انسان های پیرامونش حس میکند ، هم چند است. 0 2 محمد 1402/6/5 نخستین مسلمانان در اروپا برنارد لویس 2.9 1 صفحۀ 350 در لباس و در انقلاب پوشاک که اوایل قرن نوزدهم آغاز شد میتوان دگرگونی تصور حکمرانان مسلمان از شرایط دنیای اسلام و رابطه آن با دنیای خارج، یعنی قلمرو مسیحیت اروپایی، را روشن تر از هرجای دیگری دید.این دگرگونی با اقتباس بعضی لباسهای اروپایی از سوی فرمانروایان و امرای ارتش آغاز می شود، سپس به بخشی فزاینده از دستگاه دولت و سرانجام به عامه مردم میرسد. 0 2 محمد 1402/5/27 یا این یا آن جلد 1 سورن کیرکگور 4.3 0 صفحۀ 15 شاعر کیست؟ غمزده ای که اندوه ژرفش را در دل نهان می دارد اما لبهایش چنان شکل می بندد که وقتی آه و فغان بر آنها جاری می شوند چون نغمهای دل انگیز به گوش می آیند. تقدیر او به سان تقدیر بخت برگشتگانی است که آتشی آرام در جوف گاو برنجین فالاریس آهسته شکنجه شان می کرد؛فغان ایشان به گوش آن حاکم جبار نمی رسید تا وحشت به جانش اندازد، به گوش او آه و فغان آنان نغمهای دلنواز بود.و آدمیان گرداگرد شاعر ازدحام می کنند و می گویند: ((بخوان،باز هم بخوان.))- و مرادشان این است:((بگذار رنج هایی تازه روحت را شکنجه کنند و لبهایت به حال قبل بمانند، چراکه آه و فغانت جز ترس و وحشت ارمغانی ندارد اما نغمه ات آوایی شیرین و دلنشین است.)) و آنگاه منتقدان پیش می آیند و میگویند :((آری چنین است؛به حکم قواعد زیباشناسی باید که چنین باشد.)) 0 17 محمد 1402/5/27 نمایشنامه شاه لیر ویلیام شکسپیر 4.0 19 صفحۀ 148 بار سنگین این روزگار را باید به دوش کشید. آنچه حس میکنیم سخن از همان بگوییم؛نه آنچه گفتنش بر ما ضرور شمرده میشود. آن که پیر است بار بیشتری بر دوش برده است؛ ما که جوانیم ، کاش هرگز نه آن همه ببینیم و نه آن همه طولانی عمر کنیم. 0 4 محمد 1402/5/27 روشن نگری چیست، روشنی یابی چیست؟ نظریه ها و تعریف ها: مقالاتی از کانت، ارهارد، هامن، هردر، لسینگ، مندلسزون، ریم، شیلر ... ارهارد بار 4.0 1 صفحۀ 33 روشن نگری، خروج آدمی ست از نابالغی به تقصیر خویشتن خود.و نابالغی ، ناتوانی در به کار گرفتن فهم خویشتن است بدون هدایت دیگری.به تقصیر خویشتن است این نابالغی ، وقتی که علت آن نه کمبود فهم، بلکه کمبود اراده و دلیری در به کار گرفتن آن باشد بدون هدایت دیگری. ((دلیر باش در به کار گرفتن فهم خویشتن! )) این است شعار روشن نگری. 0 1 محمد 1402/5/27 سرزمین بی حاصل تی. اس. الیوت 1.5 1 صفحۀ 11 آوریل بیرحم ترین ماههاست: از خاک مرده گل یاس می رویاند، خاطره و خواهش را درهم می آمیزد، و ریشه های افسرده را با باران بهاری برمی انگیزد. 0 7 محمد 1402/5/27 آنچه می ماند: گزیده سی شعر و شرح آن همراه گفتاری از مارتین هایدگر فریدریش هولدرلین 2.5 1 صفحۀ 57 ((از چه ای سقراط مقدس!پیوسته این جوان را می ستایی؟ آیا شکوهی والاتر نمی شناسی؟ و آیا از چه نگاهت با محبتی که بر خدایان، بر او دوخته می ماند؟)) ((آنکه در اندیشه به عمق رسید،اوج شادابی را دوست میدارد. جوانی والا را اویی می فهمد که در جهان نگریسته باشد. و خردمندان اغلب در پایان میل به زیبا دارند.)) 0 1 محمد 1402/5/26 مبارزه علیه وضع موجود: جنبش دانشجویی آلمان 1955 - 1985 سابینه فون دیرکه 3.3 0 صفحۀ 105 توماس زیهه در نیمه دهه ۷۰ اصطلاح "نوع جدید اجتماعی شدن" را مطرح کرد و برای تعریف تیپ جدید شخصیتش آن را با فرد بورژوازی سنتی مقایسه کرد که هویتش با حل موفقیت آمیز عقده ادیپ شکل میگیرد.بحث او این است که به سبب دگرگونیهای اجتماعی-فرهنگی، بخصوص افزایش اهمیت اجتماعی مصرف انبوه، از میان رفتن ارزشهای سنتی و اهمیت روند اجتماعی شدن بیرون خانواده در سرمایه داری متاخر، تضاد ادیپی دیگر نمی تواند داخل خانواده بروز کند.در نتیجه تیپ شخصیتی جدیدی ظهور میکند که مشخصه آن هم ضعف "من" و هم ضعف "ابرمن" است که در ناتوانی در کنار آمدن با شرایط مسئله زا و حرمان بار و مشکلاتی در روابط بین شخصیت ها منجر میگردد 0 13