بریدههای کتاب جهان را به شاعران بسپارید Mahshid 1404/5/26 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 59 برای همه ما همه روز ها فراموش میشوند به جز همان یک روز که نشانی آن را به هیچ کس نگفته ایم 0 4 مریم حبیب الهی 1403/6/3 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 31 0 11 مریم حبیب الهی 1403/6/3 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 32 0 10 مریم حبیب الهی 1403/6/3 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 58 2 12 مریم حبیب الهی 1403/6/5 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 76 0 14 Mahshid 1404/5/26 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 57 خاطره ها گاه و بی گاه می آیند کنارم مینشینند می خندند گریه میکنند اما٬پیر نمی شوند 0 10 امیرحسین جهان دیده 1402/3/25 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 50 عالی جناب باور بفرمایید ما قصوری نکرده ایم اما همه چیز همان گونه نیست که ما می خواستیم مثلاً بعضی تفنگ ها تمرد می کنند! برخی سربازان نامه های عاشقانه می نویسند! بعضی از گلوله ها هدف را به اشتباه می گیرند! و بعضی از تانک ها سر در گوش درختان پچ پچ می کنند! عالی جناب خلاصه بگویم ما از پس شاعران بر نمی آییم! آنان با همین کلمات پیش پا افتاده همه چیز را عوض می کنند! بی آن که گلوله ای شلیک شده باشد! 0 2
بریدههای کتاب جهان را به شاعران بسپارید Mahshid 1404/5/26 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 59 برای همه ما همه روز ها فراموش میشوند به جز همان یک روز که نشانی آن را به هیچ کس نگفته ایم 0 4 مریم حبیب الهی 1403/6/3 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 31 0 11 مریم حبیب الهی 1403/6/3 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 32 0 10 مریم حبیب الهی 1403/6/3 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 58 2 12 مریم حبیب الهی 1403/6/5 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 76 0 14 Mahshid 1404/5/26 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 57 خاطره ها گاه و بی گاه می آیند کنارم مینشینند می خندند گریه میکنند اما٬پیر نمی شوند 0 10 امیرحسین جهان دیده 1402/3/25 جهان را به شاعران بسپارید محمدرضا عبدالملکیان 3.7 3 صفحۀ 50 عالی جناب باور بفرمایید ما قصوری نکرده ایم اما همه چیز همان گونه نیست که ما می خواستیم مثلاً بعضی تفنگ ها تمرد می کنند! برخی سربازان نامه های عاشقانه می نویسند! بعضی از گلوله ها هدف را به اشتباه می گیرند! و بعضی از تانک ها سر در گوش درختان پچ پچ می کنند! عالی جناب خلاصه بگویم ما از پس شاعران بر نمی آییم! آنان با همین کلمات پیش پا افتاده همه چیز را عوض می کنند! بی آن که گلوله ای شلیک شده باشد! 0 2