بریدههای کتاب اوقات خوش ما نارهوی 1402/12/28 - 14:20 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 138 دونستن هیچی نیست.بعضی وقت ها دونستن بدتر از ندونستنه.نکته مهم متوجه شدنه.تفاوت بین دونستن و متوجه شدن اینه که برای متوجه شدن باید درد بکشی. 1 2 atena 1403/2/24 - 23:00 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 13 0 3 فاطمهسادات هاشمیان 1404/2/31 - 12:07 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 44 چه خون متفاوتی باشد چه عواطف متفاوتی، ما فقط زمانی در آرامش هستیم که فقط یک نوع از آنها در بدن و وجودمان باشد. درست یا نادرست، زندگی فقط زمانی معنا پیدا می کند که آدم بدها بد و یاغی ها یاغی باشند. 0 6 فاطمهسادات هاشمیان 1404/2/31 - 12:04 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 44 نیومدم اینجا که در مورد دین صحبت کنم. کی اهمیت میده تو به خدا اعتقاد داری یا نداری، چیزی که مهمه اینه که هر روزت رو مثل یه انسان زندگی کنی. مطمئنم از خودت متنفر نیستی، اما اگه هستی پس دقيقاً همون کسی هستی که عیسی براش اومده. اون اومده تا بهت بگه خودت رو دوست داشته باشی، بهت بگه چقدر با ارزشی، تا بهت بگه اگه در آینده گرمای وجود کسی رو احساس کردی و با خودت گفتی آخ، پس عشق همچین احساسیه، اون آدم فرشته ایه که از سمت خدا برات فرستاده شده. من قبلاً هیچ وقت ندیده بودمت ولی میدونم که خوش قلبی. مهم نیست چه گناهانی کردی، تو توی اون گناه ها خلاصه نمی شی! 0 6 فاطمهسادات هاشمیان 1404/2/31 - 11:57 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 42 من نه امید و نه تمایلی به ادامه زندگی دارم. اگر توان انجام کارایی که گفتین رو دارین، واسه یکی دیگه انجامش بدین. من یه قاتلم. منطقیه که من بمیرم. 0 6 رهامیس 1404/6/8 - 07:25 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 54 " پادشاه ها ! اشک نریز . هیچ کس نیست که در این زندگانی کوتاه بیش از یک بار آرزوی مرگ نکرده باشد " 0 1 رهامیس 1404/6/8 - 07:27 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 81 " به من بگو چجور آدمی هستی تا به تو بگویم چجور خدایی را می پرستی " 0 1 رهامیس 1404/6/8 - 07:31 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 111 " همه اندوهگین اند . اندوه ثروتی است که نمیتوانی آن را به کسی ببخشی چرا که تو میتوانی همه چیز را به دیگران ببخشی ، اما خودت را نه . همه محزون اند . حزن زخمی است که تنها خودت آن را تا همیشه با خود داری . رود اشک . رود اندوه . رود ماتم . برخلاف ثروت ، اندوه به طور مساوی بین همه مردم تقسیم شده است . " 0 1 رهامیس 1404/6/8 - 07:32 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 123 " ابتدا زمینی را ببوس که آلوده کردی ، بعد در برابر تمام دنیا سر فرود بیاور و با صدای بلند به همه بگو : من قاتلم! " 0 3 رهامیس 1404/6/8 - 07:37 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 183 " اصلا انگار وجود ندارد . به جز برای کسی که از آن رنج میبرد _ در روحش برای ماه ها و سال ها و در جسمش در طول آن ساعت استیصال آمیز و خشونت آمیزی که بدون سرکوب کردن زندگی اش به دو نیم میشود. بگذارید آن را با نامی صدا کنیم که به دلیل نبود دیگر اصالت ها ، به آن حداقل اصالت حقیقت را میدهد و بگذارید آن را همانگونه که اساسا هست بشناسیم : انتقام " 0 4
بریدههای کتاب اوقات خوش ما نارهوی 1402/12/28 - 14:20 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 138 دونستن هیچی نیست.بعضی وقت ها دونستن بدتر از ندونستنه.نکته مهم متوجه شدنه.تفاوت بین دونستن و متوجه شدن اینه که برای متوجه شدن باید درد بکشی. 1 2 atena 1403/2/24 - 23:00 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 13 0 3 فاطمهسادات هاشمیان 1404/2/31 - 12:07 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 44 چه خون متفاوتی باشد چه عواطف متفاوتی، ما فقط زمانی در آرامش هستیم که فقط یک نوع از آنها در بدن و وجودمان باشد. درست یا نادرست، زندگی فقط زمانی معنا پیدا می کند که آدم بدها بد و یاغی ها یاغی باشند. 0 6 فاطمهسادات هاشمیان 1404/2/31 - 12:04 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 44 نیومدم اینجا که در مورد دین صحبت کنم. کی اهمیت میده تو به خدا اعتقاد داری یا نداری، چیزی که مهمه اینه که هر روزت رو مثل یه انسان زندگی کنی. مطمئنم از خودت متنفر نیستی، اما اگه هستی پس دقيقاً همون کسی هستی که عیسی براش اومده. اون اومده تا بهت بگه خودت رو دوست داشته باشی، بهت بگه چقدر با ارزشی، تا بهت بگه اگه در آینده گرمای وجود کسی رو احساس کردی و با خودت گفتی آخ، پس عشق همچین احساسیه، اون آدم فرشته ایه که از سمت خدا برات فرستاده شده. من قبلاً هیچ وقت ندیده بودمت ولی میدونم که خوش قلبی. مهم نیست چه گناهانی کردی، تو توی اون گناه ها خلاصه نمی شی! 0 6 فاطمهسادات هاشمیان 1404/2/31 - 11:57 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 42 من نه امید و نه تمایلی به ادامه زندگی دارم. اگر توان انجام کارایی که گفتین رو دارین، واسه یکی دیگه انجامش بدین. من یه قاتلم. منطقیه که من بمیرم. 0 6 رهامیس 1404/6/8 - 07:25 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 54 " پادشاه ها ! اشک نریز . هیچ کس نیست که در این زندگانی کوتاه بیش از یک بار آرزوی مرگ نکرده باشد " 0 1 رهامیس 1404/6/8 - 07:27 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 81 " به من بگو چجور آدمی هستی تا به تو بگویم چجور خدایی را می پرستی " 0 1 رهامیس 1404/6/8 - 07:31 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 111 " همه اندوهگین اند . اندوه ثروتی است که نمیتوانی آن را به کسی ببخشی چرا که تو میتوانی همه چیز را به دیگران ببخشی ، اما خودت را نه . همه محزون اند . حزن زخمی است که تنها خودت آن را تا همیشه با خود داری . رود اشک . رود اندوه . رود ماتم . برخلاف ثروت ، اندوه به طور مساوی بین همه مردم تقسیم شده است . " 0 1 رهامیس 1404/6/8 - 07:32 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 123 " ابتدا زمینی را ببوس که آلوده کردی ، بعد در برابر تمام دنیا سر فرود بیاور و با صدای بلند به همه بگو : من قاتلم! " 0 3 رهامیس 1404/6/8 - 07:37 اوقات خوش ما کونگ جی یونگ 4.7 7 صفحۀ 183 " اصلا انگار وجود ندارد . به جز برای کسی که از آن رنج میبرد _ در روحش برای ماه ها و سال ها و در جسمش در طول آن ساعت استیصال آمیز و خشونت آمیزی که بدون سرکوب کردن زندگی اش به دو نیم میشود. بگذارید آن را با نامی صدا کنیم که به دلیل نبود دیگر اصالت ها ، به آن حداقل اصالت حقیقت را میدهد و بگذارید آن را همانگونه که اساسا هست بشناسیم : انتقام " 0 4