بریده‌های کتاب ستارگان شوم بخت ما

تنها چیزی که می‌توانستیم با خودمان ببریم، یک چمدان بود!!

آدم نمی‌تواند انتخاب کند که به او آسیب رسانده بشود یا نه ، ولی تا حدودی می‌تواند این انتخاب را بکند که چه کسی این آسیب را به او بزند.

شرم آوره که ما فقط کورکورانه توی زندگی قبول می کنیم که تخم مرغ های هم زده اساسأ مخصوص صبح ها هستند.

در این دنیا فقط یک چیز هست که از رنج کشیدن از سرطان بدتر است،و آن هم داشتن بچه ای است که از سرطان رنج می‌کشد.

my biggest fear is oblivion

قهرمانان واقعی الزاما کسانی نیستند که کاری انجام می دهند ، قهرمانان واقعی کسانی هستند که توجه می کنند و توجه نشان می دهند .

هر طلوعی غروبی دارد هیچ چیز طلایی ماندگار نیست

اکثر آدم ها وقتی آزادی براشون فراهم باشه، رو به گناه میارن.

هیچ کسی باقی نخواهد موند تا ارسطو یا کلئوپاترا‌ رو به یاد بیاره، چه برسه به تو. هرآنچه‌ کردیم و ساختیم و نوشتیم و کشف کردیم‌ و بهش فکر کردیم به فراموشی سپرده خواهد شد و ارزش خودش را از دست خواهد داد.

نوشتن احیا نمی کند ، نوشتن دفن می کند

" چرا اینجوری به من زل زدی؟" آگوستوس نیمچه لبخندی زد." واسه اینکه تو زیبایی. من از نگاه کردن به آدم‌های زیبا لذت میبرم و مدتی پیش تصمیم گرفتم که خودم رو از لذت‌های زندگی محروم نکنم."

" عاقبت هرچیزی که تو این جهانه به فراموشی سپرده شدنه."

غم و اندوه آدم رو تغییر نمیده بلکه شما رو افشا میکنه

ممکن است از حضور من خوشحال باشند؛ ولی من، باعث و بانی همه ی زجر کشیدن های آن ها بودم.

" اکثر آدم‌ها وقتی آزادی براشون فراهم باشه، رو به گناه میارن."

بعضی از گردشگرها فکر می کنند که آمستردام شهر گناهه.ولی در حقیقت اینجا شعر آزادیه ؛و توی آزادی ،بیشتر مردم گناه رو انتخاب میکنند .

پرسیدم:((چیه؟)) گفت:((هیچی)) ((چرا این طور نگاهم می‌کنی؟)) نیمه لبخندی زد:((چون خوشگلی.دوست دارم به آدم های خوشگل نگاه کنم و مدتی پیش به این نتیجه رسیدم که دیگر نمی توانم شادی های ساده ی زندگی را از خودم دریغ کنم.))

اگر دردی وجود نداشت، چگونه می‌شد لذت‌ها را درک کرد؟

چسبانده شدن به عطر آرامش بخش پدرم حس خوبی داشت:)