بریدههای کتاب دن کیشوت (دو جلدی) سیدحسین موسوی 1403/1/19 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 564 0 5 سجاد علی پور 1403/1/12 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 435 من شنیده ام عشق گاه پرواز میکند و گاه راه می رود، با یکی می دود و از پی یکی کشان کشان می رود، یکی را سرد می کند و یکی را آتش می زند، از چپ مجروح میکند و از راست می کشد؛ گاه نیز به کار حفر معدن هوس های خود می پردازد و در همان دم به ته می رسد. صبحگاهان قلعه ای را در محاصره می گیرد و شامگاهان، آن را به تسلیم وا می دارد؛ زیرا هیچ نیرویی را در برابر قدرت او تاب ایستادگی نیست. 0 0 سیدحسین موسوی 1403/1/29 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1418 0 5 سیدحسین موسوی 1403/1/25 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1106 0 3 سیدحسین موسوی 1403/1/23 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 881 0 23 سجاد علی پور 1403/1/15 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 700 بدان و اگاه باش که جاه و جلال خلق و خوی آدمی را ضایع و تباه گرداند و شاید که تو وقتی خود را حاکم دیدی مادرت را نیز نشناسی. 0 19 سیدحسین موسوی 1403/1/22 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 742 5 9 سجاد علی پور 1403/1/17 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 733 ... این موضوع شباهت بسیار به داستان یکی از شعرای نامدار و معاصر ما دارد که قصیده ای هجایی در مذمت زنان هر جایی و روسپی سرود و نام یکی از ایشان را که به حقیقت معلوم نبود روسپی است یا نه از قلم انداخت. ان زن چون دید که نامش در شمار زنان بدکاربرده نشده است شکایت پیش شاعر برد و مصرا از وی پرسید که چه باعثشده است که نامش از ردیف زنان روسپی دیگر قلم کشیده شده است و از شاعر تقاضا کرد که بر ابیات قصیده بیفزاید و برای او نیز جایی در آن ستون باز کند. شاعر تقاضای او را اجابت کرد و به زبانی فصیح تر از زبان دیوجانس حکیم اشعاری در هجو وی سرود.انگاه زن بدکار، گرچه نامش را به فضیحت برده بودند، از اینکه مشهور خاص و عام شد خرسند گردید.... هوس کسب شهرت و نام در بشر بسیار قوی و زورمند است. (حکایت برخی ها) 0 2 سیدحسین موسوی 1403/1/25 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1105 0 3 سیدحسین موسوی 1403/1/23 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 843 آه ای پهلوان دلاور مانش، بگذار وصف تو را همان دلاوریها و هنرنماییهای تو باز گویند، چرا مرا آن زبان و آن گفتار نیست که بتوانم حق مطلب را چنان که هست ادا کنم. (دن کیشوت در مصاف با شیران 😂🤣) 0 2 سیدحسین موسوی 1403/1/24 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 925 0 2 سجاد علی پور 1403/1/14 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 660 هیچ کس با موی سفید نویسنده نمی شود بلکه با فهم و ادراک که عادتاً با گذشت ایام مایه و نیرو می گیرد، می توان چیز نوشت. 1 4 سیدحسین موسوی 1403/1/29 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1418 0 8 سجاد علی پور 1403/1/15 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 687 چیزی که باید بیش از همه موجب نشاط و خرسندی خاطر مردی شریف و عالی قدر گردد اینست که در حیات خویش، خود را مشهور خاص و عام بیند و حس کند که ذکر خیر و نام نیکش دهان به دهان می رود و درباره اش کتاب می نویسند و به چاپ می رسانند. گفتم ذکر خیر و نیکو، چه، اگر عکس این باشد هیچ مرگی دردناک تر و فجیع تر از آن نخواهد بود. 0 0 2 سیدحسین موسوی 1403/1/22 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 792 0 3 سیدحسین موسوی 1403/1/25 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1106 0 2 سجاد علی پور 1403/1/18 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 836 عشق، به قراری که من شنیده ام با عینکی نگاه می کند که مس را طلا و فقر و مذلت را ثروت و سعادت و خرمهره را مروارید می نماید. 0 3 سیدحسین موسوی 1403/1/19 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 565 0 4 سجاد علی پور 1403/1/15 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 689 فرق است میان شعر گفتن و تاریخ نوشتن. شاعر می تواند قضایا را، نه آن گونه که بوده یا هست بلکه آن گونه که باید باشد، حکایت کند یا بسراید و حال آنکه مورخ باید حوادث را، نه آن گونه که بایستی بلکه آن گونه که بوده است، بیکم و کاست و بی یک ذره انحراف از حقیقت بنویسد. 0 2 سجاد علی پور 1403/1/9 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 265 نیکی در حق فرومایگان آب در هاون کوبیدن است. 0 1
بریدههای کتاب دن کیشوت (دو جلدی) سیدحسین موسوی 1403/1/19 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 564 0 5 سجاد علی پور 1403/1/12 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 435 من شنیده ام عشق گاه پرواز میکند و گاه راه می رود، با یکی می دود و از پی یکی کشان کشان می رود، یکی را سرد می کند و یکی را آتش می زند، از چپ مجروح میکند و از راست می کشد؛ گاه نیز به کار حفر معدن هوس های خود می پردازد و در همان دم به ته می رسد. صبحگاهان قلعه ای را در محاصره می گیرد و شامگاهان، آن را به تسلیم وا می دارد؛ زیرا هیچ نیرویی را در برابر قدرت او تاب ایستادگی نیست. 0 0 سیدحسین موسوی 1403/1/29 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1418 0 5 سیدحسین موسوی 1403/1/25 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1106 0 3 سیدحسین موسوی 1403/1/23 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 881 0 23 سجاد علی پور 1403/1/15 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 700 بدان و اگاه باش که جاه و جلال خلق و خوی آدمی را ضایع و تباه گرداند و شاید که تو وقتی خود را حاکم دیدی مادرت را نیز نشناسی. 0 19 سیدحسین موسوی 1403/1/22 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 742 5 9 سجاد علی پور 1403/1/17 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 733 ... این موضوع شباهت بسیار به داستان یکی از شعرای نامدار و معاصر ما دارد که قصیده ای هجایی در مذمت زنان هر جایی و روسپی سرود و نام یکی از ایشان را که به حقیقت معلوم نبود روسپی است یا نه از قلم انداخت. ان زن چون دید که نامش در شمار زنان بدکاربرده نشده است شکایت پیش شاعر برد و مصرا از وی پرسید که چه باعثشده است که نامش از ردیف زنان روسپی دیگر قلم کشیده شده است و از شاعر تقاضا کرد که بر ابیات قصیده بیفزاید و برای او نیز جایی در آن ستون باز کند. شاعر تقاضای او را اجابت کرد و به زبانی فصیح تر از زبان دیوجانس حکیم اشعاری در هجو وی سرود.انگاه زن بدکار، گرچه نامش را به فضیحت برده بودند، از اینکه مشهور خاص و عام شد خرسند گردید.... هوس کسب شهرت و نام در بشر بسیار قوی و زورمند است. (حکایت برخی ها) 0 2 سیدحسین موسوی 1403/1/25 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1105 0 3 سیدحسین موسوی 1403/1/23 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 843 آه ای پهلوان دلاور مانش، بگذار وصف تو را همان دلاوریها و هنرنماییهای تو باز گویند، چرا مرا آن زبان و آن گفتار نیست که بتوانم حق مطلب را چنان که هست ادا کنم. (دن کیشوت در مصاف با شیران 😂🤣) 0 2 سیدحسین موسوی 1403/1/24 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 925 0 2 سجاد علی پور 1403/1/14 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 660 هیچ کس با موی سفید نویسنده نمی شود بلکه با فهم و ادراک که عادتاً با گذشت ایام مایه و نیرو می گیرد، می توان چیز نوشت. 1 4 سیدحسین موسوی 1403/1/29 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1418 0 8 سجاد علی پور 1403/1/15 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 687 چیزی که باید بیش از همه موجب نشاط و خرسندی خاطر مردی شریف و عالی قدر گردد اینست که در حیات خویش، خود را مشهور خاص و عام بیند و حس کند که ذکر خیر و نام نیکش دهان به دهان می رود و درباره اش کتاب می نویسند و به چاپ می رسانند. گفتم ذکر خیر و نیکو، چه، اگر عکس این باشد هیچ مرگی دردناک تر و فجیع تر از آن نخواهد بود. 0 0 2 سیدحسین موسوی 1403/1/22 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 792 0 3 سیدحسین موسوی 1403/1/25 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 1106 0 2 سجاد علی پور 1403/1/18 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 836 عشق، به قراری که من شنیده ام با عینکی نگاه می کند که مس را طلا و فقر و مذلت را ثروت و سعادت و خرمهره را مروارید می نماید. 0 3 سیدحسین موسوی 1403/1/19 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 565 0 4 سجاد علی پور 1403/1/15 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 689 فرق است میان شعر گفتن و تاریخ نوشتن. شاعر می تواند قضایا را، نه آن گونه که بوده یا هست بلکه آن گونه که باید باشد، حکایت کند یا بسراید و حال آنکه مورخ باید حوادث را، نه آن گونه که بایستی بلکه آن گونه که بوده است، بیکم و کاست و بی یک ذره انحراف از حقیقت بنویسد. 0 2 سجاد علی پور 1403/1/9 دن کیشوت (دو جلدی) میگل د. سروانتس 4.3 15 صفحۀ 265 نیکی در حق فرومایگان آب در هاون کوبیدن است. 0 1