بریده کتابهای ظرافت جوجه تیغی hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 221 آیا سرنوشت من، از پیش بر پیشانیام نوشته شده؟ اگر میخواهم بمیرم، برای این است که به آن اعتقاد دارم. ولی اگر، در جهان ما، این امکان وجود داشته باشد که انسان چیزی بشود که هنوز نیست… آیا خواهم توانست از این امکان استفاده کنم و از زندگی باغ دیگری جز باغ پدرانم درست کنم. 0 1 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 20 در واقع، ما تربیت شده ایم چیزی را باور کنیم که وجود ندارد، زیرا موجودات زنده ای هستیم که نمی خواهیم رنج ببریم. بنابراین، تمام نیروهای متن را صرف این می کنیم که به خودمان بقبولاند چیزهایی وجود دارند که ارزش زحمت کشیدن را دارند و به خاطر آن هاست که زندگی مفهومی دارد. ۲۰ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 95 این لحظه ها پرانتزهای سحرآمیزی در زندگی اند که قلب و روح را به هیجان می آورند، به دلیل این که کمی از ابدیت، به نحوی زودگذر ولی در نهایت شدت، ناگهان سر می رسند تا زمان را پرثمر کند. در بیرون جهان می غرد یا در خواب است، جنگ همه چیز را به آتش می کشد، آدم ها زندگی می کنند و می میرند، ملت ها نابود می شوند، ملت های دیگری سر بر می کشند که به زودی بلعیده خواهند شد و در تمام این آشوب ها و خشم ها، در این ظهور و خروج و تکرار، در حالی که جهان به راه خود می رود، آتش می گیرد، خود را پاره پاره و نابود می کند و دوباره زنده می شود، زندگی انسانی در جنبش و حرکت است. ۹۵ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 49 زیبایی گوهری است که هر چیزی را قابل بخشش می کند حتی ابتذال را ۴۹ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 317 تهیدستی دروگر قهاری است: این دروگر همه تواناییهای ما را در برقراری ارتباط با دیگری درو میکند و ما را تخلیه شده و شسته شده از احساسات بهجا میگذارد تا بتوانیم تمام سیاهیهای زمان حال را تحمل کنیم. 0 3 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 301 شاید زنده بودن یعنی همین: دنبال کردن لحظه هایی که می میرند. ۳۰۱ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 12 یک سرایدار ایدولوژی آلمانی نمی خواند و در نتیجه قادر نیست تز یازدهم راجع به فوئرباخ را نقلذکند. علاوه بر این، یک سرایدار که مارکس می خواند، به طور یقین، به سوی براندازی گام بر می دارد و خود را به شیطانی ک ث-ژ-ت نام دارد فروخته است. این که مارکس را برای اعتلای روحی و خشنودی خاطرش بخواند، نا شایستگی آشکاری است که هیچ بورژوایی نمی تواند آن را بپذیرد. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 75 بهنظر داراها اینطور میآید که افراد خردهپا، شاید بهعلت اینکه زندگی آنها ارزش چندانی ندارد و محروم از اکسیژن، پول و مردمداریاند، احساسات انسانی را با شدت کمتری درک میکنند و با بیاعتنایی زیادی با آن روبهرو میشوند. چون ما سرایدار بودیم، بهنظر میآمد که پذیرفته شده است که مرگ برای ما در روند طبیعی امور قرار دارد و چیزی عادی و پیشپاافتاده است حال آنکه برای داراها چیزی غیر عادلانه و واقعهای ناگوار شمرده میشود. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 22 مهم مردن و در چه سنی مردن نیست، مهم این است که آدم به هنگام مردن در حال انجام دادن چه کاری است. 0 0 فاطمه فتاحی 1402/8/18 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 357 0 9 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 54 بسیار پسندیده است که انسان در خصوص تحول، تکامل، تمدن و واژههایی در همین ردیف حرف بزند و سخنرانیهای پرآب و تابی ایراد کند، ولی انسان از ابتدای پدیدار شدنش تا امروز پیشرفت زیادی نکرده است: همچنان باور دارد که تصادفاً به وجود نیامده است و خدایانی که اکثریتشان مهرباناند بر سرنوشتش نظارت دارند. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 31 بعضی از آدم ها، از درک آن چه میبینند، از درک آن چه زندگی آن را ساخته است، ناتوانند و یک عمر طوری سخن پراکنی در مورد آدم ها می کنند که گویی درباره آدم مصنوعی حرف می زنند و در مورد چیزها طوری صحبت می کنند انگار روحی ندارند و خلاصه می شوند در آن چه، به لطف الهامات ذهنی، می توان درباره شان گفت. ۳۱ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 12 آن کس که بذر آره می پاشد، سرکوبی درو میکند. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 283 شاید بزرگترین خشمها و سرخوردگیها از بیکاری نیست، از نداری نیست، از بیآینده بودن نیست: از احساسِ نداشتن فرهنگ است زیرا آدم میان فرهنگهای متفاوت، نمادهای سازشناپذیر، چهارشقه شده است. چگونه میتوان وجود داشت اگر آدم نداند در کجا قرار گرفته است. اگر باید همزمان به فرهنگ ماهیگیران تایلندی و بورژواهای فرانسوی گردن نهاد، کدامین کس بخواهد اینهمه بارِ گران بودن؟ بنابراین، آدم ماشینها را آتش میزند، میکشد و غارت میکند. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 358 میترسم به درون خودم بروم و ببینم آنجا چه میگذرد. 0 5 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 134 وقتی نگرانم، به پناهگاهم میروم. هیچ نیازی به مسافرت ندارم. رفتن و پیوستن به قلمرو خاطرات ادبیام کفایت میکند. زیرا چه وسیله تفریحی شریفتر و چه همصحبتی سرگرمکنندهتر از ادبیات وجود دارد و چه هیجانی لذتبخشتر از هیجانی است که خواندن کتاب نصیب انسان میکند. ۱۳۴ 0 0 عاطفه شکی 1402/7/7 ظرافت جوجه تیغی (رمان) موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 77 0 3 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 18 آدمها خیال میکنند بهدنبال ستارهها میگردند ولی مثل ماهی قرمزهای داخل پارچ کارشان پایان مییابد. از خودم میپرسم آیا سادهتر این نیست که از همان ابتدا به بچهها یاد بدهند که زندگی پوچ است. این امر ممکن است پارهای از لحظههای زیبای دوران کودکی را نابود کند ولی، در عوض، به بزرگسالان اجازه میدهد زمان بسیار قابل توجهی را هدر ندهند – جدا از اینکه آدم، دستکم، از خطر یک ضربه روحی، ضربه پارچ، در امان خواهد ماند. 1 7 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 360 شاید زندگی یعنی همین: ناامیدی بسیار، ولی همینطور لحظههایی از زیبایی که، در آن لحظهها، زمان همان زمان نیست. درست مثل نتهای موسیقی که نوعی پرانتز در گذر زمان ایجاد میکنند، تعلیق، یک جای دیگر در همینجا، یک همیشه در هرگز. آری، همین است، یک همیشه در هرگز. 0 3
بریده کتابهای ظرافت جوجه تیغی hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 221 آیا سرنوشت من، از پیش بر پیشانیام نوشته شده؟ اگر میخواهم بمیرم، برای این است که به آن اعتقاد دارم. ولی اگر، در جهان ما، این امکان وجود داشته باشد که انسان چیزی بشود که هنوز نیست… آیا خواهم توانست از این امکان استفاده کنم و از زندگی باغ دیگری جز باغ پدرانم درست کنم. 0 1 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 20 در واقع، ما تربیت شده ایم چیزی را باور کنیم که وجود ندارد، زیرا موجودات زنده ای هستیم که نمی خواهیم رنج ببریم. بنابراین، تمام نیروهای متن را صرف این می کنیم که به خودمان بقبولاند چیزهایی وجود دارند که ارزش زحمت کشیدن را دارند و به خاطر آن هاست که زندگی مفهومی دارد. ۲۰ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 95 این لحظه ها پرانتزهای سحرآمیزی در زندگی اند که قلب و روح را به هیجان می آورند، به دلیل این که کمی از ابدیت، به نحوی زودگذر ولی در نهایت شدت، ناگهان سر می رسند تا زمان را پرثمر کند. در بیرون جهان می غرد یا در خواب است، جنگ همه چیز را به آتش می کشد، آدم ها زندگی می کنند و می میرند، ملت ها نابود می شوند، ملت های دیگری سر بر می کشند که به زودی بلعیده خواهند شد و در تمام این آشوب ها و خشم ها، در این ظهور و خروج و تکرار، در حالی که جهان به راه خود می رود، آتش می گیرد، خود را پاره پاره و نابود می کند و دوباره زنده می شود، زندگی انسانی در جنبش و حرکت است. ۹۵ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 49 زیبایی گوهری است که هر چیزی را قابل بخشش می کند حتی ابتذال را ۴۹ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 317 تهیدستی دروگر قهاری است: این دروگر همه تواناییهای ما را در برقراری ارتباط با دیگری درو میکند و ما را تخلیه شده و شسته شده از احساسات بهجا میگذارد تا بتوانیم تمام سیاهیهای زمان حال را تحمل کنیم. 0 3 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 301 شاید زنده بودن یعنی همین: دنبال کردن لحظه هایی که می میرند. ۳۰۱ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 12 یک سرایدار ایدولوژی آلمانی نمی خواند و در نتیجه قادر نیست تز یازدهم راجع به فوئرباخ را نقلذکند. علاوه بر این، یک سرایدار که مارکس می خواند، به طور یقین، به سوی براندازی گام بر می دارد و خود را به شیطانی ک ث-ژ-ت نام دارد فروخته است. این که مارکس را برای اعتلای روحی و خشنودی خاطرش بخواند، نا شایستگی آشکاری است که هیچ بورژوایی نمی تواند آن را بپذیرد. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 75 بهنظر داراها اینطور میآید که افراد خردهپا، شاید بهعلت اینکه زندگی آنها ارزش چندانی ندارد و محروم از اکسیژن، پول و مردمداریاند، احساسات انسانی را با شدت کمتری درک میکنند و با بیاعتنایی زیادی با آن روبهرو میشوند. چون ما سرایدار بودیم، بهنظر میآمد که پذیرفته شده است که مرگ برای ما در روند طبیعی امور قرار دارد و چیزی عادی و پیشپاافتاده است حال آنکه برای داراها چیزی غیر عادلانه و واقعهای ناگوار شمرده میشود. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 22 مهم مردن و در چه سنی مردن نیست، مهم این است که آدم به هنگام مردن در حال انجام دادن چه کاری است. 0 0 فاطمه فتاحی 1402/8/18 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 357 0 9 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 54 بسیار پسندیده است که انسان در خصوص تحول، تکامل، تمدن و واژههایی در همین ردیف حرف بزند و سخنرانیهای پرآب و تابی ایراد کند، ولی انسان از ابتدای پدیدار شدنش تا امروز پیشرفت زیادی نکرده است: همچنان باور دارد که تصادفاً به وجود نیامده است و خدایانی که اکثریتشان مهرباناند بر سرنوشتش نظارت دارند. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 31 بعضی از آدم ها، از درک آن چه میبینند، از درک آن چه زندگی آن را ساخته است، ناتوانند و یک عمر طوری سخن پراکنی در مورد آدم ها می کنند که گویی درباره آدم مصنوعی حرف می زنند و در مورد چیزها طوری صحبت می کنند انگار روحی ندارند و خلاصه می شوند در آن چه، به لطف الهامات ذهنی، می توان درباره شان گفت. ۳۱ 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 12 آن کس که بذر آره می پاشد، سرکوبی درو میکند. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 283 شاید بزرگترین خشمها و سرخوردگیها از بیکاری نیست، از نداری نیست، از بیآینده بودن نیست: از احساسِ نداشتن فرهنگ است زیرا آدم میان فرهنگهای متفاوت، نمادهای سازشناپذیر، چهارشقه شده است. چگونه میتوان وجود داشت اگر آدم نداند در کجا قرار گرفته است. اگر باید همزمان به فرهنگ ماهیگیران تایلندی و بورژواهای فرانسوی گردن نهاد، کدامین کس بخواهد اینهمه بارِ گران بودن؟ بنابراین، آدم ماشینها را آتش میزند، میکشد و غارت میکند. 0 0 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 358 میترسم به درون خودم بروم و ببینم آنجا چه میگذرد. 0 5 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 134 وقتی نگرانم، به پناهگاهم میروم. هیچ نیازی به مسافرت ندارم. رفتن و پیوستن به قلمرو خاطرات ادبیام کفایت میکند. زیرا چه وسیله تفریحی شریفتر و چه همصحبتی سرگرمکنندهتر از ادبیات وجود دارد و چه هیجانی لذتبخشتر از هیجانی است که خواندن کتاب نصیب انسان میکند. ۱۳۴ 0 0 عاطفه شکی 1402/7/7 ظرافت جوجه تیغی (رمان) موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 77 0 3 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 18 آدمها خیال میکنند بهدنبال ستارهها میگردند ولی مثل ماهی قرمزهای داخل پارچ کارشان پایان مییابد. از خودم میپرسم آیا سادهتر این نیست که از همان ابتدا به بچهها یاد بدهند که زندگی پوچ است. این امر ممکن است پارهای از لحظههای زیبای دوران کودکی را نابود کند ولی، در عوض، به بزرگسالان اجازه میدهد زمان بسیار قابل توجهی را هدر ندهند – جدا از اینکه آدم، دستکم، از خطر یک ضربه روحی، ضربه پارچ، در امان خواهد ماند. 1 7 hatsumi 1402/12/4 ظرافت جوجه تیغی موریل باربری 4.0 18 صفحۀ 360 شاید زندگی یعنی همین: ناامیدی بسیار، ولی همینطور لحظههایی از زیبایی که، در آن لحظهها، زمان همان زمان نیست. درست مثل نتهای موسیقی که نوعی پرانتز در گذر زمان ایجاد میکنند، تعلیق، یک جای دیگر در همینجا، یک همیشه در هرگز. آری، همین است، یک همیشه در هرگز. 0 3