بریدههای کتاب پنج قدم فاصله شمیم 1404/5/4 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 145 برای این که مرگ رو بفهمیم، باید به تولد نگاه کنیم. 0 2 نازنین~ 1404/5/6 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 32 سخت نگیر استلا ، زندگی همینه.قبل از اینکه بفهمیم تموم میشه. 0 0 نازنین~ 1404/5/6 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 35 اگه قراره که بمیرم ، بهتره اول واقعا زندگی کنم بعد بمیرم. 0 0 پَناهـ...! 🌱🩵 1404/5/8 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 1 ویل:«تو باعث میشه به زندگی ای وابسته بشم که نمیتونم داشته باشم» 0 12 andia 1404/5/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 162 "شاید مرگ هم همینطوریه، یه زندگیه بعدی، یه اینچ اونورتر..." 0 8 شهرزادِقصهگو. 1404/5/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 158 0 4 شهرزادِقصهگو. 1404/5/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 214 《شماره۱:تا ابد عاشق استلا بمان. 》 0 12 شهرزادِقصهگو. 1404/5/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 155 《هرچی به تو مربوط میشه جذابه.》 0 5 kiana 1404/5/21 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 12 گونه هایم از این همه ادای خندیدن در آوردن درد گرفته، اما نمی خواهن اوقاتشان را تلخ کنم. 0 4 kiana 1404/5/21 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 28 قدم زنان به سمت در می روم و می گویم،((بی خیالِ دنیا استلا!زندگی همینه.قبل اینکه حالی مون بشه تموم شده.)) 0 6 kiana 1404/5/21 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 30 اگر بناست بمیرم،می خواهم قبلش زندگی کنم. بعد می میرم. 0 11 kiana 1404/5/21 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 35 نمی خواهم مادر و پدرم را نگران کنم.نمی توانم. 0 9 kiana 1404/5/22 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 60 بالاخره می گوید:((اون داره برای زندگیش می جنگه.))چشمانش در شیشه به من خیره می شوند.((نمی دونه چی انتظارش رو می کشه یا اصلا برای چی داره می جنگه.این فقط...غریزه است،ویل.غریزه اش برای جنگیدن.یبرای زندکی کردن.)) 0 6 kiana 1404/5/22 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 62 قبل از اینکه بتوانم جلدی خودم را بگیرم می گویم،((می خوام نقاشی ات کنم.)) می گوید ،((چی؟نه.))سرش را با یک دندگی تکان می دهد. می پرسم،((چرا که نه؟تو خوشگلی.)) 0 0 kiana 1404/5/23 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 64 احساساتی شدن های بی خود که دردی را دوا نمی کنند. 0 6 kiana 1404/5/23 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 108 صدایش بم است و ملایم.و این لحظه است که می دانم،هر چقدر هم مسخره باشد،اگر بناست اینجا بمیرم بدون عاشق شدم دنیا را ترک نمی کنم. 0 12 kiana 1404/5/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 114 مرگ. تنها چیزی که می تواند از این که نمی توانم با او باشم یا دور و برش بپلکم بدتر باشد این است که در دنیایی زندگی کنم که او اصلا در آن وجود ندارد.مخصوصا اگر تقصیر من باشد. 0 13 kiana 1404/5/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 122 0 2 kiana 1404/5/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 122 خسته ام از این زنده بودن بدون زندگی کردن.خسته ام از خواستن.ما نمی توانیم خیلی چیزها داشته باشیم. 2 14 kiana 1404/5/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 198 ((ما به آن تماس از طرف کسی که دوستش دارین محتاجیم، تقریبا به اندازه ی هوایی که نفس می کشیم.من هرگز معنی تمای،این تماس را،نمی فهمیدم...تا این که از داشتنت محروم شدم.)) 0 12
بریدههای کتاب پنج قدم فاصله شمیم 1404/5/4 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 145 برای این که مرگ رو بفهمیم، باید به تولد نگاه کنیم. 0 2 نازنین~ 1404/5/6 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 32 سخت نگیر استلا ، زندگی همینه.قبل از اینکه بفهمیم تموم میشه. 0 0 نازنین~ 1404/5/6 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 35 اگه قراره که بمیرم ، بهتره اول واقعا زندگی کنم بعد بمیرم. 0 0 پَناهـ...! 🌱🩵 1404/5/8 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 1 ویل:«تو باعث میشه به زندگی ای وابسته بشم که نمیتونم داشته باشم» 0 12 andia 1404/5/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 162 "شاید مرگ هم همینطوریه، یه زندگیه بعدی، یه اینچ اونورتر..." 0 8 شهرزادِقصهگو. 1404/5/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 158 0 4 شهرزادِقصهگو. 1404/5/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 214 《شماره۱:تا ابد عاشق استلا بمان. 》 0 12 شهرزادِقصهگو. 1404/5/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 155 《هرچی به تو مربوط میشه جذابه.》 0 5 kiana 1404/5/21 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 12 گونه هایم از این همه ادای خندیدن در آوردن درد گرفته، اما نمی خواهن اوقاتشان را تلخ کنم. 0 4 kiana 1404/5/21 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 28 قدم زنان به سمت در می روم و می گویم،((بی خیالِ دنیا استلا!زندگی همینه.قبل اینکه حالی مون بشه تموم شده.)) 0 6 kiana 1404/5/21 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 30 اگر بناست بمیرم،می خواهم قبلش زندگی کنم. بعد می میرم. 0 11 kiana 1404/5/21 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 35 نمی خواهم مادر و پدرم را نگران کنم.نمی توانم. 0 9 kiana 1404/5/22 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 60 بالاخره می گوید:((اون داره برای زندگیش می جنگه.))چشمانش در شیشه به من خیره می شوند.((نمی دونه چی انتظارش رو می کشه یا اصلا برای چی داره می جنگه.این فقط...غریزه است،ویل.غریزه اش برای جنگیدن.یبرای زندکی کردن.)) 0 6 kiana 1404/5/22 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 62 قبل از اینکه بتوانم جلدی خودم را بگیرم می گویم،((می خوام نقاشی ات کنم.)) می گوید ،((چی؟نه.))سرش را با یک دندگی تکان می دهد. می پرسم،((چرا که نه؟تو خوشگلی.)) 0 0 kiana 1404/5/23 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 64 احساساتی شدن های بی خود که دردی را دوا نمی کنند. 0 6 kiana 1404/5/23 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 108 صدایش بم است و ملایم.و این لحظه است که می دانم،هر چقدر هم مسخره باشد،اگر بناست اینجا بمیرم بدون عاشق شدم دنیا را ترک نمی کنم. 0 12 kiana 1404/5/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 114 مرگ. تنها چیزی که می تواند از این که نمی توانم با او باشم یا دور و برش بپلکم بدتر باشد این است که در دنیایی زندگی کنم که او اصلا در آن وجود ندارد.مخصوصا اگر تقصیر من باشد. 0 13 kiana 1404/5/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 122 0 2 kiana 1404/5/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 122 خسته ام از این زنده بودن بدون زندگی کردن.خسته ام از خواستن.ما نمی توانیم خیلی چیزها داشته باشیم. 2 14 kiana 1404/5/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 154 صفحۀ 198 ((ما به آن تماس از طرف کسی که دوستش دارین محتاجیم، تقریبا به اندازه ی هوایی که نفس می کشیم.من هرگز معنی تمای،این تماس را،نمی فهمیدم...تا این که از داشتنت محروم شدم.)) 0 12