بریدههای کتاب پنج قدم فاصله mahsa 1402/12/5 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 216 به او لبخند می زنم . یک قدم دیگر می دزدم.الان فقط پنج قدم فاصله داریم. 0 20 Villian 1403/11/3 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 88 در گوشه اتاق خیره میشوم تا واقعیت را فراموش کنم؛ واقعیت پایدارماندن این فاصله میان ما، برای همیشه. 0 2 𝕽𝖆𝖞𝖆𝖓 1402/7/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 174 بهترین دوستم بود و من هیچوقت بغلش نکردم. و دیگر هم نخواهم توانست (: 0 40 kamand 1402/7/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 174 اون بهترین دوستم بود ولی من هیچوقت بغلش نکردم :)))))))) 0 39 ویـ☆ـل 1403/12/23 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 199 0 3 𝚁𝚊𝚢𝚊𝚗✨ 1403/3/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 174 بهترین دوستم بود و من هیچوقت بغلش نکردم. و دیگر هم نخواهم توانست(: 0 14 سیده حُسنا 1403/6/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 204 "تنها چیزی که توی دنیا میخوام اینه که با تو باشم؛ ولی باید تو را در امان نگه دارم در امان از خودم." 0 5 𝕽𝖆𝖞𝖆𝖓 1402/9/30 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 212 عاشقش هستم و او دارد برای همیشه از زندگی ام میرود تا من بتوانم زندگی کنم((((: 0 14 حسنیه راهدار 1404/2/7 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 195 تو باعث میشی من زندگی و بخوام که نمیتونم هرگز اون رو داشته باشم 0 7 Mel. 1403/7/6 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 205 «میشه چشمات رو ببندی؟» با صدای لرزانی این را از من میخواهد. «تا وقتی نگام میکنی نمیتونم برم.» 0 2 فاطمه ملاح جوان 1403/10/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 189 آرزوی راه رفتن در میان خیابان ها یا شناکردن در دریا یا زندگی که هیچوقت فرصتش را پیدا نکردم. آرزوی چیزی که هیچوقت نمیتوانستم داشته باشم. اما حالا چیزی که میخواهم آن بیرون نیست. همین جاست، آن قدر نزدیک که میتوانم لمسش کنم؛ ولی نمیتوانم. نمیدانستم میشود چیزی را آنقدر بخواهی که آن را بین دست ها و پاها و تکتک نفس هایت حس کنی. 0 2 طهورا✨🥺 1403/12/19 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 191 او نفس عمیقی میکشد و با آن چشم های آبی اش لبخندی می زند و می گوید:«تنها افسوس من اینه که نتونستی اون چراغ ها رو ببینی.» 0 0 نسا 1402/7/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 31 اگر قرار است بمیرم،می خواهم قبلش واقعا زندگی کنم. بعدش میمیرم. 0 19 𝕽𝖆𝖞𝖆𝖓 1402/9/30 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 146 _صبر کن ببینم دو روز دیگه تولدته؟ به او لبخند میزنم ولی او در جوابم لبخند نمیزند _آره با عصبانیت پا به زمین می کوبد _ویل من برات هیچی نخریدم. _چطوره به جای هدیه تولد بهم یه قول بدی ؟ قول بده تا سال دیگه پیشم بمونی. حیرت زده سرش را تکان میدهد و میگوید _قول میدم. 0 12 سیده حُسنا 1403/6/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 180 " زندگی همینه ویل، قبل از اینکه بدونیم تموم میشه ." 0 5 حسنیٰٓ 1403/12/8 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 194 «ما تقریباً به همان اندازه که برای تنفس نیاز به هوا داریم، نیاز داریم کسی را لمس کنیم که دوستش داریم.» 0 0 سیده حُسنا 1403/6/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 150 امیدوارم زندگیم بی فایده نبوده باشه 0 2 𝚁𝚊𝚢𝚊𝚗✨ 1403/3/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 212 عاشقش هستم و او دارد برای همیشه از زندگی ام میرود تا من بتوانم زندگی کنم(((: 0 8 ویـ☆ـل 1403/12/13 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 10 0 1 ࣪ 𖥻۫ Miaku ୭ ָ 1403/6/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 174 بهترین دوستم بود و من هیچوقت بغلش نکردم. و دیگر هم نخواهم توانست. 0 15
بریدههای کتاب پنج قدم فاصله mahsa 1402/12/5 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 216 به او لبخند می زنم . یک قدم دیگر می دزدم.الان فقط پنج قدم فاصله داریم. 0 20 Villian 1403/11/3 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 88 در گوشه اتاق خیره میشوم تا واقعیت را فراموش کنم؛ واقعیت پایدارماندن این فاصله میان ما، برای همیشه. 0 2 𝕽𝖆𝖞𝖆𝖓 1402/7/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 174 بهترین دوستم بود و من هیچوقت بغلش نکردم. و دیگر هم نخواهم توانست (: 0 40 kamand 1402/7/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 174 اون بهترین دوستم بود ولی من هیچوقت بغلش نکردم :)))))))) 0 39 ویـ☆ـل 1403/12/23 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 199 0 3 𝚁𝚊𝚢𝚊𝚗✨ 1403/3/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 174 بهترین دوستم بود و من هیچوقت بغلش نکردم. و دیگر هم نخواهم توانست(: 0 14 سیده حُسنا 1403/6/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 204 "تنها چیزی که توی دنیا میخوام اینه که با تو باشم؛ ولی باید تو را در امان نگه دارم در امان از خودم." 0 5 𝕽𝖆𝖞𝖆𝖓 1402/9/30 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 212 عاشقش هستم و او دارد برای همیشه از زندگی ام میرود تا من بتوانم زندگی کنم((((: 0 14 حسنیه راهدار 1404/2/7 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 195 تو باعث میشی من زندگی و بخوام که نمیتونم هرگز اون رو داشته باشم 0 7 Mel. 1403/7/6 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 205 «میشه چشمات رو ببندی؟» با صدای لرزانی این را از من میخواهد. «تا وقتی نگام میکنی نمیتونم برم.» 0 2 فاطمه ملاح جوان 1403/10/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 189 آرزوی راه رفتن در میان خیابان ها یا شناکردن در دریا یا زندگی که هیچوقت فرصتش را پیدا نکردم. آرزوی چیزی که هیچوقت نمیتوانستم داشته باشم. اما حالا چیزی که میخواهم آن بیرون نیست. همین جاست، آن قدر نزدیک که میتوانم لمسش کنم؛ ولی نمیتوانم. نمیدانستم میشود چیزی را آنقدر بخواهی که آن را بین دست ها و پاها و تکتک نفس هایت حس کنی. 0 2 طهورا✨🥺 1403/12/19 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 191 او نفس عمیقی میکشد و با آن چشم های آبی اش لبخندی می زند و می گوید:«تنها افسوس من اینه که نتونستی اون چراغ ها رو ببینی.» 0 0 نسا 1402/7/25 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 31 اگر قرار است بمیرم،می خواهم قبلش واقعا زندگی کنم. بعدش میمیرم. 0 19 𝕽𝖆𝖞𝖆𝖓 1402/9/30 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 146 _صبر کن ببینم دو روز دیگه تولدته؟ به او لبخند میزنم ولی او در جوابم لبخند نمیزند _آره با عصبانیت پا به زمین می کوبد _ویل من برات هیچی نخریدم. _چطوره به جای هدیه تولد بهم یه قول بدی ؟ قول بده تا سال دیگه پیشم بمونی. حیرت زده سرش را تکان میدهد و میگوید _قول میدم. 0 12 سیده حُسنا 1403/6/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 180 " زندگی همینه ویل، قبل از اینکه بدونیم تموم میشه ." 0 5 حسنیٰٓ 1403/12/8 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 194 «ما تقریباً به همان اندازه که برای تنفس نیاز به هوا داریم، نیاز داریم کسی را لمس کنیم که دوستش داریم.» 0 0 سیده حُسنا 1403/6/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 150 امیدوارم زندگیم بی فایده نبوده باشه 0 2 𝚁𝚊𝚢𝚊𝚗✨ 1403/3/11 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 212 عاشقش هستم و او دارد برای همیشه از زندگی ام میرود تا من بتوانم زندگی کنم(((: 0 8 ویـ☆ـل 1403/12/13 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 10 0 1 ࣪ 𖥻۫ Miaku ୭ ָ 1403/6/9 پنج قدم فاصله ریچل لیپینکات 4.3 109 صفحۀ 174 بهترین دوستم بود و من هیچوقت بغلش نکردم. و دیگر هم نخواهم توانست. 0 15