بریده‌های کتاب نبرد قدرت در ایران

چرا در غرب ،فلسفه مدرن ،به سکولارشدن جامعه منجر شد،ولی در ایران با ورود امواج مدرنیته ،دقیقا برعکس، موجب قدرت گرفتن روحانیت گردید ؟

هویت روحانیت را دین اسلام و مذهب تشیع، به عنوان یکی از استوارترین مظاهر سنت تشکیل میدهد، و روحانیت چاره ای جز ادامه انتساب خویش به آن ندارد، بنابراین هرچیزی را که از مدرنیته اخذ میکند، باید گزینشی باشد ، هر تغییری را که بر تابد باید تدریجی باشد و باید کاملا در هاضمه هویتی اش هضم شود

درکنار نیروهای سیاسی ،توده مردم هم نقش بسزایی در پیروزی انقلاب داشت .ولی توده بدون اینکه مدیریت شود ،فقط توان تخریب دارد و نمی تواند ساختار سیاسی جدید را بنا کند . و بنابراین نمی تواند به تنهای تبدیل به نیروی هژمونیک(غالب) شود

بعد از صنعت چاپ، فناوری دیگری که به صورت اساسی، شبکه مرجعیت را تحــول بخشید و توان سیاسی آن را دو چندان کرد، تلگراف بود. اعتمادالسلطنه تاریخ ورود تلگراف به ایران را چنین توصیف میکند: این صنع شگفت که از آیات و آثار بزرگ قدرت الهی است، در سنه ١٢٧٤ هجریه نخست به حکم بندگان اعلی حضرت قدر قدرت اقدس شاهنشاهی [ناصرالدین شاه] صان الله سلطانه عن التناهی - از عمارت سلطنتی دارالخلافه تهران تا باغ لاله زار کشیده شد و در سال ۱۲۷۵ هجری شروع به حرکت نموده ... و در تاریخ جمع ایــن کتاب مستطاب [ = ۱۳۰٦ قمری] از جمیع ایالات و مدن و قصبات ممالک محروسه ایران گذشته است و از سه سمت به قلمرو دول مجاوره عثمانی و روس و انگلیس پیوسته ...

در فقه شیعه تغییر فتوا برای جا دادن مسائل تازه و بی سابقه (مستحدثه) و نیاز های روز در نظام فقهی سیر بسیار کندی دارد و تا وقتی جامعه به حالت بحرانی نرسد، فقها تغییری در فتاوای فقهی نمی دهند

علت بدبختی ما در جنگ جهانی دوم و اشغال ایران همین راه آهنی بود که علیحضرت شاه فقید ساخته بود ،گفتم برای ایجاد راه آهن دو خط مسیر بیشتر نیست آن که در مسیر ترانزیت بین المللی قرار دارد و ما را به بهشت میبرد و آنکه مقصود سوق الجیشی دارد مارا به جهنم ،زیرا معتقد بودم منافع ایران در مسیر تاریخی تجارت یعنی همان جاده راه ابریشم از شرق به غرب است نه مسیر شمال به جنوب که از بندر گز به خرمشهر اجرا شد و در جهت منافع روس و انگلیس بود محمد مصدق