بریدههای کتاب آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن سمانه نظیری 1404/2/13 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 56 یکی از بزرگان میگفت ما همیشه وقتی دعا میکنیم به خدا میگوییم خدایا به ما بده، هیچ وقت دعا نمیکنیم خدایا از ما بگیر، در صورتی که ما به این دعا بیشتر احتیاج داریم؛ ما به آن چیزهایی که خدا باید از ما بگیرد بیشتر احتیاج داریم تا آن چیزهایی که بخواهد به ما بدهد.تا این هایی که از ما باید بگیرد از ما نگیرد هیچ چیز قابل دادن نیست. ما باید بگوییم خدایا این حب جاه و مال را از ما بگیر، این حسادت ها را از ما بگیر، این کینهها و عقدهها را از ما بگیر، این کدورت های قلبی را از ما بگیر، این پردهها را از جلو چشم ما بردار؛ این غَل ها، این غِش ها، این حِقدها، این ضِغْن ها، این شک ها، این شرک ها، این کبرها، این حسدها را از ما بگیر. به این «بگیر» ها بیشتر احتیاج داریم تا به اینکه چه را به ما بده 0 10 سمانه نظیری 1404/3/30 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 222 کمونیست ها ابتدا فکر میکردند ریشه تمام فسادها در بشر مالکیت است؛ مالکیت که به وجود آمد انانیّت و منیّت را آورد، مالکیت که از بین برود اصلًا بشر «من»اش تبدیل به «ما» میشود. وقتی «من» تبدیل به «ما» شد دیگر اصلًا موجبی برای فاسد شدن و خراب شدن وجود ندارد. در عمل دیدند قضیه این جور نیست. این است که تز جدید انقلاب دائم فرهنگی و غیرفرهنگی را پیش آوردند که باید کاری کرد که بشر دائماً در حال انقلاب باشد یعنی دائماً در حال جستجو کردن و به دست آوردن یک چیز باشد. ولی در دنیای مادی نمیشود این را تأمین کرد. آنچه که میشود به صورت یک تکاپوی دائم در بیاید همان است که قرآن میگوید: فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ 0 4 سمانه نظیری 1404/2/30 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 104 این حرف در فلسفههای جدید اروپا یک حرف خیلی جدید تلقی شده که اسمش را گذاشتهاند فلسفه عمل (پراکسیسم) یعنی اینکه انسان ساخته عمل خودش است؛ در صورتی که از نظر ما هزار و چهارصد سال است که این مسئله در قرآن مطرح است. انسان ساخته عمل خودش است؛ هر جور عمل کند همانجور ساخته میشود. انسان، سازنده عمل خودش است و هم ساخته شده عمل خودش. 4 8 سیـّـد عَـمـّـار 1404/3/17 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 208 وقتی میبینیم راه خدا دشواری دارد میآییم به خیال خودمان یک را دیگری خلق میکنیم؛ بعد اگر آن راه را به خودمان نسبت بدهیم کسی از ما قبول نمیکند، میگوییم که راه خدا یک را سختی است ولی راه امام حسین از راه خدا آسانتر است، ما به جای اینکه راه خدا را برویم راه امام حسین را میرویم؛ به جای اینکه تکلیفهای خدا را انجام دهیم یک سینه سه ضربه میزنیم همه کارها را درست میکنیم؛ غافل از اینکه امام حسین که راهی غیر از راه خدا ندارد. 0 0 سمانه نظیری 1404/3/30 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 221 مطلب به همین جا خاتمه پیدا نمیکند که: وَ الَّوِ اسْتَقاموا عَلَی الطَّریقَةِ لَاسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً. استقامت پشت سر استقامت، ریزش رحمت، باب برکات به روی شما باز میشود؛ آیا دیگر تمام شد؟ نه، تمام شدن ندارد؛ هر مرحلهای برای خودش آزمایشی دارد. لذا میفرماید: لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ (تازه آزمایش دوم شروع میشود) برای اینکه شما را به این وسیله بار دیگر در مرحله آزمایش در بیاوریم. انسان تا در دنیا هست باید خود را در حال آزمایش ببیند. این آزمایش مثل آزمایش خون نیست که انسان بگوید رفتم نزد طبیب، آزمایش خون داد و رفتم گرفتم و دیگر تمام شد تا مدتی بعد. دائماً و هر روز انسان در مرحله آزمایش است. 0 1
بریدههای کتاب آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن سمانه نظیری 1404/2/13 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 56 یکی از بزرگان میگفت ما همیشه وقتی دعا میکنیم به خدا میگوییم خدایا به ما بده، هیچ وقت دعا نمیکنیم خدایا از ما بگیر، در صورتی که ما به این دعا بیشتر احتیاج داریم؛ ما به آن چیزهایی که خدا باید از ما بگیرد بیشتر احتیاج داریم تا آن چیزهایی که بخواهد به ما بدهد.تا این هایی که از ما باید بگیرد از ما نگیرد هیچ چیز قابل دادن نیست. ما باید بگوییم خدایا این حب جاه و مال را از ما بگیر، این حسادت ها را از ما بگیر، این کینهها و عقدهها را از ما بگیر، این کدورت های قلبی را از ما بگیر، این پردهها را از جلو چشم ما بردار؛ این غَل ها، این غِش ها، این حِقدها، این ضِغْن ها، این شک ها، این شرک ها، این کبرها، این حسدها را از ما بگیر. به این «بگیر» ها بیشتر احتیاج داریم تا به اینکه چه را به ما بده 0 10 سمانه نظیری 1404/3/30 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 222 کمونیست ها ابتدا فکر میکردند ریشه تمام فسادها در بشر مالکیت است؛ مالکیت که به وجود آمد انانیّت و منیّت را آورد، مالکیت که از بین برود اصلًا بشر «من»اش تبدیل به «ما» میشود. وقتی «من» تبدیل به «ما» شد دیگر اصلًا موجبی برای فاسد شدن و خراب شدن وجود ندارد. در عمل دیدند قضیه این جور نیست. این است که تز جدید انقلاب دائم فرهنگی و غیرفرهنگی را پیش آوردند که باید کاری کرد که بشر دائماً در حال انقلاب باشد یعنی دائماً در حال جستجو کردن و به دست آوردن یک چیز باشد. ولی در دنیای مادی نمیشود این را تأمین کرد. آنچه که میشود به صورت یک تکاپوی دائم در بیاید همان است که قرآن میگوید: فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ 0 4 سمانه نظیری 1404/2/30 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 104 این حرف در فلسفههای جدید اروپا یک حرف خیلی جدید تلقی شده که اسمش را گذاشتهاند فلسفه عمل (پراکسیسم) یعنی اینکه انسان ساخته عمل خودش است؛ در صورتی که از نظر ما هزار و چهارصد سال است که این مسئله در قرآن مطرح است. انسان ساخته عمل خودش است؛ هر جور عمل کند همانجور ساخته میشود. انسان، سازنده عمل خودش است و هم ساخته شده عمل خودش. 4 8 سیـّـد عَـمـّـار 1404/3/17 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 208 وقتی میبینیم راه خدا دشواری دارد میآییم به خیال خودمان یک را دیگری خلق میکنیم؛ بعد اگر آن راه را به خودمان نسبت بدهیم کسی از ما قبول نمیکند، میگوییم که راه خدا یک را سختی است ولی راه امام حسین از راه خدا آسانتر است، ما به جای اینکه راه خدا را برویم راه امام حسین را میرویم؛ به جای اینکه تکلیفهای خدا را انجام دهیم یک سینه سه ضربه میزنیم همه کارها را درست میکنیم؛ غافل از اینکه امام حسین که راهی غیر از راه خدا ندارد. 0 0 سمانه نظیری 1404/3/30 آشنایی با قرآن: تفسیر سوره های حاقه، معارج، نوح و جن جلد 9 مرتضی مطهری 4.8 3 صفحۀ 221 مطلب به همین جا خاتمه پیدا نمیکند که: وَ الَّوِ اسْتَقاموا عَلَی الطَّریقَةِ لَاسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً. استقامت پشت سر استقامت، ریزش رحمت، باب برکات به روی شما باز میشود؛ آیا دیگر تمام شد؟ نه، تمام شدن ندارد؛ هر مرحلهای برای خودش آزمایشی دارد. لذا میفرماید: لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ (تازه آزمایش دوم شروع میشود) برای اینکه شما را به این وسیله بار دیگر در مرحله آزمایش در بیاوریم. انسان تا در دنیا هست باید خود را در حال آزمایش ببیند. این آزمایش مثل آزمایش خون نیست که انسان بگوید رفتم نزد طبیب، آزمایش خون داد و رفتم گرفتم و دیگر تمام شد تا مدتی بعد. دائماً و هر روز انسان در مرحله آزمایش است. 0 1