بریده‌های کتاب پنج هفته در بالن

کسی را میشناسی که برای فرار از خطر به خودش افتخار کند؟ زندگی پر از خطر است. از طرفی، باید این را در نظر داشت که اتفاقی که بخواهد بیفتد می‌افتد. باید زمان حال را در آینده دید، چون آینده زمان حالی است که فقط کمی از ما فاصله دارد ‌

کسی که نتواند به واسطه کار یا فعالیت اجتماعی خودش را از افکارش بیرون بکشد باید به حالش افسوس خورد.

کاری را که به یک روش انجام نمی‌شود باید به روش دیگری انجامش داد! جایی که آدم نمی‌تواند از وسطش بگذرد یا باید از کنارش بگذرد یا از رویش!

دیک از گذشته ها حرف می‌زد و ساموئل به فکر آینده بود. یکی به جلو نگاه می‌کرد و دیگری به عقب. برای همین ذهن ساموئل پر از تشویش بود و ذهن دیک سرشار از آرامش.

شاید دورانی که صنعت همه چیز را به کام خودش می‌کشد، خیلی دردناک باشد! آدم‌ها همینطور دستگاه اختراع می‌کنند و همان دستگاه‌ها جانشان را می‌گیرند! من همیشه فکر می‌کنم آخرین روز دنیا روزی است که نوعی دیگ بخار با حرارت سه‌میلیارد اتمسفر، زمین را منفجر کند!