بریدههای کتاب فکر کنم ماشین تحریر حرف زد غزل 1403/10/19 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 76 وقتی با آدمهای جدید ملاقات میکنیم، ممکن است بهشان نزدیک شویم، وقتی هم که نزدیک شویم، ممکن است برای همیشه از دستشان بدهیم. هرچه دورتر باشی کمتر احتمال دارد آسیب ببینی. 0 0 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 165 همیشه فکر می کردم خاطرات مارا زنده نگه می دارند. در آن لحظه دیدم که اگر کسی آنها را به یاد نیاورد، اگر کسی نخواهد آنها را زنده نگه دارد، به هیچ تبدیل می شوند. 0 7 حلما آقاسی 1404/1/9 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 103 «تا وقتی به آدم ها فرصت ندی، نمیتونن درکت کنن...» 0 8 حلما آقاسی 1403/12/19 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 10 میبینی نسل بشر چقدر عیب و ایراد دارد: استخوان ها ممکن است بشکنند و پوست ممکن است خراشیده شود. اما از همهٔ این ها بدتر این است که بزرگ میشوند... 0 10 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 123 گاهی چیزهایی خیلی کوچک می توانند کل دنیا را آوار کنند. 0 10 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 117 "قوی بودن به کارهایی که می تونیم انجام بدیم نیست، به میزان تحمل ماست." 0 6 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 184 <غریزه آدمها اینه که وقتی اوضاع خراب میشه، برن یه جای آشنا. یه جا که احساس امنیت کنن.> 0 8 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 163 گاهی اندوه طولانی میتواند آدم هارا جدی تر کند. طوری که انگار دیگر بدون اندوه، خودشان را نمی شناسند. 0 6 حلما آقاسی 1404/1/9 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 83 ای کاش همان موقع میدانستم. گاهی «تا ابد» خیلی کوتاه تر از آن میشود که فکرش را میکنیم. 0 9 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 136 من از نزدیک شاهد بودم که آدمها چقدر می توانند آسیب پذیر و شکننده باشند. با وجود این، نمیدانم چطور، ولی همین آدمها قوی ترین موجوداتی هستند که می شناسم. چون حتی وقتی بدنشان دارد از هم می پاشد، بازهم یکجورهایی کنار هم می ماند. 0 8
بریدههای کتاب فکر کنم ماشین تحریر حرف زد غزل 1403/10/19 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 76 وقتی با آدمهای جدید ملاقات میکنیم، ممکن است بهشان نزدیک شویم، وقتی هم که نزدیک شویم، ممکن است برای همیشه از دستشان بدهیم. هرچه دورتر باشی کمتر احتمال دارد آسیب ببینی. 0 0 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 165 همیشه فکر می کردم خاطرات مارا زنده نگه می دارند. در آن لحظه دیدم که اگر کسی آنها را به یاد نیاورد، اگر کسی نخواهد آنها را زنده نگه دارد، به هیچ تبدیل می شوند. 0 7 حلما آقاسی 1404/1/9 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 103 «تا وقتی به آدم ها فرصت ندی، نمیتونن درکت کنن...» 0 8 حلما آقاسی 1403/12/19 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 10 میبینی نسل بشر چقدر عیب و ایراد دارد: استخوان ها ممکن است بشکنند و پوست ممکن است خراشیده شود. اما از همهٔ این ها بدتر این است که بزرگ میشوند... 0 10 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 123 گاهی چیزهایی خیلی کوچک می توانند کل دنیا را آوار کنند. 0 10 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 117 "قوی بودن به کارهایی که می تونیم انجام بدیم نیست، به میزان تحمل ماست." 0 6 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 184 <غریزه آدمها اینه که وقتی اوضاع خراب میشه، برن یه جای آشنا. یه جا که احساس امنیت کنن.> 0 8 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 163 گاهی اندوه طولانی میتواند آدم هارا جدی تر کند. طوری که انگار دیگر بدون اندوه، خودشان را نمی شناسند. 0 6 حلما آقاسی 1404/1/9 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 83 ای کاش همان موقع میدانستم. گاهی «تا ابد» خیلی کوتاه تر از آن میشود که فکرش را میکنیم. 0 9 فاطمه سليماني 1403/12/17 فکر کنم ماشین تحریر حرف زد الی میلینگتون 4.3 0 صفحۀ 136 من از نزدیک شاهد بودم که آدمها چقدر می توانند آسیب پذیر و شکننده باشند. با وجود این، نمیدانم چطور، ولی همین آدمها قوی ترین موجوداتی هستند که می شناسم. چون حتی وقتی بدنشان دارد از هم می پاشد، بازهم یکجورهایی کنار هم می ماند. 0 8