بریدههای کتاب گریشا: سایه و استخوان ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/8/9 گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 162 مارمولک بودن اصلا بد نیست مگر اینکه یک شاهید زاده شده باشی 0 0 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/8/9 گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 176 دارلینگ: همیشه دقیقا همان چیزی را که می اندیشی می گویی؟ . آلینا: نه! حتی نیمی از مواقع هم اینطور نیست 0 6 rikuyuri 1404/5/14 گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 190 "مشکل خواستن اینه که ما رو ضعیف میکنه" -دارکلینگ(تارین) 0 2 سوفی🥀 7 روز پیش گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 190 "مشکل خواستن اینه که ما رو ضعیف میکنه" -تارین 0 6 rikuyuri 7 روز پیش گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 271 "دیوید حس فلاکت داره. فکر میکنه تمام راوکا رو نابود کرده." -آلینا: "تقصیر اون نیست. همهی ما به سهم خودمون پایان دنیا رو رقم زدیم." 0 18
بریدههای کتاب گریشا: سایه و استخوان ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/8/9 گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 162 مارمولک بودن اصلا بد نیست مگر اینکه یک شاهید زاده شده باشی 0 0 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/8/9 گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 176 دارلینگ: همیشه دقیقا همان چیزی را که می اندیشی می گویی؟ . آلینا: نه! حتی نیمی از مواقع هم اینطور نیست 0 6 rikuyuri 1404/5/14 گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 190 "مشکل خواستن اینه که ما رو ضعیف میکنه" -دارکلینگ(تارین) 0 2 سوفی🥀 7 روز پیش گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 190 "مشکل خواستن اینه که ما رو ضعیف میکنه" -تارین 0 6 rikuyuri 7 روز پیش گریشا: سایه و استخوان لی باردوگو 3.9 19 صفحۀ 271 "دیوید حس فلاکت داره. فکر میکنه تمام راوکا رو نابود کرده." -آلینا: "تقصیر اون نیست. همهی ما به سهم خودمون پایان دنیا رو رقم زدیم." 0 18