بریده کتابهای دعوت به نوشتن paku 1402/11/11 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 11 نوشتن به تناوب شگفتآور، دردناک، همراه با خودشیفتگی، شفابخش، فوقالعاده، رهایی بخش، عمیقاً غمافزا، الهام بخش، ملالآور، کسالتبار و حیاتبخش است. من با نوشتن، خود را زنده نگه میدارم و جان به در میبرم. هرروز از نو. مینویسم تا این موقعیت باور نکردنی زنده بودن را کاملاً و دقیقاً درک و از آن تجلیل کنم. مینویسم تا معنا و هدفی بیابم. اگر چه در نهایت شاید هیچ معنایی وجود نداشته باشد. 1 5 paku 1402/11/29 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 22 باید مداد را در حرکت نگه داشت، آن را روی کاغذ حرکت داد، به صدایی که تولید میکند گوش سپرد و به دست خود که در حال نوشتن است نگاه کرد. فقط همین کار تجربهای پر معنا و تقریباً معجزه است. 5 16 paku 1402/11/29 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 21 نوشتن فعالیتی زیر آب است. باید هشیار و بدون پیش داوری به ذهن خویش نگریست و گوش فرا داد. جرقه های سرکش درون ذهن را نوشت. با تمام پیش پا افتادگی و پیچیدگیاش، چون اینها متعلق به هم اند. 0 19 paku 1402/11/11 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 11 همه ما قصه گو هستیم؛ شاید همین ما را مبدل به انسان میکند. البته شاید هم خبر نداریم که گربهها یا شترهای یک کوهانه چه قصهگوهای معرکهایاند. ما نمیتوانیم دست از داستان سرایی برداریم. ما، در یک تک گویی بی پایان و درونی، داستانهایی برای خود تعریف میکنیم. بعضی از آنها واقعیاند، برخی کمی حقیقت دارند و گروهی دیگر اصلاً حقیقی نیستند. همه ما تخیلی هستیم، ولی این را باور نداریم، چون مانند رمانی دنبالهدار درست در میان این تخیل قرار داریم. 0 21 paku 1402/12/1 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 28 وقتی کسی نگاهت نمیکند، کیستی؟! 4 42 paku 1402/11/12 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 18 کار سختی است که آدم به خود مجوز دهد چرت و پرت بنویسد، اشتباه کند، کلمات را غلط بنویسد، و نداند مقصد کجاست. برنامه نداشتن و رها کردن خویش؛ ولی بعد ناگهان جزییاتی جالب، خاطرات، تصاویری خارق العاده و داستان هایی عجیب و شگفت آور پدیدار میشوند که به نظر میرسید فراموش شده اند. 0 7
بریده کتابهای دعوت به نوشتن paku 1402/11/11 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 11 نوشتن به تناوب شگفتآور، دردناک، همراه با خودشیفتگی، شفابخش، فوقالعاده، رهایی بخش، عمیقاً غمافزا، الهام بخش، ملالآور، کسالتبار و حیاتبخش است. من با نوشتن، خود را زنده نگه میدارم و جان به در میبرم. هرروز از نو. مینویسم تا این موقعیت باور نکردنی زنده بودن را کاملاً و دقیقاً درک و از آن تجلیل کنم. مینویسم تا معنا و هدفی بیابم. اگر چه در نهایت شاید هیچ معنایی وجود نداشته باشد. 1 5 paku 1402/11/29 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 22 باید مداد را در حرکت نگه داشت، آن را روی کاغذ حرکت داد، به صدایی که تولید میکند گوش سپرد و به دست خود که در حال نوشتن است نگاه کرد. فقط همین کار تجربهای پر معنا و تقریباً معجزه است. 5 16 paku 1402/11/29 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 21 نوشتن فعالیتی زیر آب است. باید هشیار و بدون پیش داوری به ذهن خویش نگریست و گوش فرا داد. جرقه های سرکش درون ذهن را نوشت. با تمام پیش پا افتادگی و پیچیدگیاش، چون اینها متعلق به هم اند. 0 19 paku 1402/11/11 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 11 همه ما قصه گو هستیم؛ شاید همین ما را مبدل به انسان میکند. البته شاید هم خبر نداریم که گربهها یا شترهای یک کوهانه چه قصهگوهای معرکهایاند. ما نمیتوانیم دست از داستان سرایی برداریم. ما، در یک تک گویی بی پایان و درونی، داستانهایی برای خود تعریف میکنیم. بعضی از آنها واقعیاند، برخی کمی حقیقت دارند و گروهی دیگر اصلاً حقیقی نیستند. همه ما تخیلی هستیم، ولی این را باور نداریم، چون مانند رمانی دنبالهدار درست در میان این تخیل قرار داریم. 0 21 paku 1402/12/1 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 28 وقتی کسی نگاهت نمیکند، کیستی؟! 4 42 paku 1402/11/12 دعوت به نوشتن دوریس دوریه 4.3 0 صفحۀ 18 کار سختی است که آدم به خود مجوز دهد چرت و پرت بنویسد، اشتباه کند، کلمات را غلط بنویسد، و نداند مقصد کجاست. برنامه نداشتن و رها کردن خویش؛ ولی بعد ناگهان جزییاتی جالب، خاطرات، تصاویری خارق العاده و داستان هایی عجیب و شگفت آور پدیدار میشوند که به نظر میرسید فراموش شده اند. 0 7