بریدههای کتاب او هنوز اینجاست megan 1402/8/2 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 143 《ببر های کاغذی دیگه چی ان؟》 《چیزهایی که نگرانشونی و آخرش معلوم میشه هیچ صدمه ای نمی زنن.》 0 2 megan 1402/8/2 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 48 کلمه ها جاری شدند:《انتخاب آرزو کار آسونی نیست.اما برای تو آسون بود.چون تا اون موقع هیچ کس تو رو دوست نداشت و تو بار غم پنجاه تا قلب رو روی دوشت می کشیدی. تمام چیزی که توی کل دنيا می خواستی این بود که دوستت داشته باشن.به همین سادگی.》 0 2 آماریس 1403/12/21 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 61 او آنجا بود و من اینجا. 0 3 امیرعلی 1404/3/7 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 57 مثلا اینکه جیغ ترمز را دیر شنیدم و بعد گای را آنجا روی جاده دیدم . بدنش پخش زمین بود ؛نه آن بدنی که من میشناختم. و مثلا روشن و خاموش شدن چراغ ها، باز شدن و محکم بسته شدن در های ماشین ، سروصدا،سروصدا های وحشتناک وحشتناک ،برانکاری که بلندم کرد، عرق شدن،عرق شدن ، عرق شدن زیر صدا ها، زیر نور ها، ساکت شدن صدا ها، ساکت شدن دنیا . (گای مرده بود) 0 1 آماریس 1403/12/21 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 66 حرف برای گفتن زیاد بود و هیچ حرفی برای گفتن نبود.من حرف نزدن را انتخاب کردم. 0 6 یسنا زنگویی 1403/10/13 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 31 پرههادوبارهدرذهنمچرخیدندچرخیدندوچرخیدندوچرخیدند همانهاییکهبخاطرشانکلاعوضشدهبودم ...... 0 9
بریدههای کتاب او هنوز اینجاست megan 1402/8/2 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 143 《ببر های کاغذی دیگه چی ان؟》 《چیزهایی که نگرانشونی و آخرش معلوم میشه هیچ صدمه ای نمی زنن.》 0 2 megan 1402/8/2 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 48 کلمه ها جاری شدند:《انتخاب آرزو کار آسونی نیست.اما برای تو آسون بود.چون تا اون موقع هیچ کس تو رو دوست نداشت و تو بار غم پنجاه تا قلب رو روی دوشت می کشیدی. تمام چیزی که توی کل دنيا می خواستی این بود که دوستت داشته باشن.به همین سادگی.》 0 2 آماریس 1403/12/21 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 61 او آنجا بود و من اینجا. 0 3 امیرعلی 1404/3/7 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 57 مثلا اینکه جیغ ترمز را دیر شنیدم و بعد گای را آنجا روی جاده دیدم . بدنش پخش زمین بود ؛نه آن بدنی که من میشناختم. و مثلا روشن و خاموش شدن چراغ ها، باز شدن و محکم بسته شدن در های ماشین ، سروصدا،سروصدا های وحشتناک وحشتناک ،برانکاری که بلندم کرد، عرق شدن،عرق شدن ، عرق شدن زیر صدا ها، زیر نور ها، ساکت شدن صدا ها، ساکت شدن دنیا . (گای مرده بود) 0 1 آماریس 1403/12/21 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 66 حرف برای گفتن زیاد بود و هیچ حرفی برای گفتن نبود.من حرف نزدن را انتخاب کردم. 0 6 یسنا زنگویی 1403/10/13 او هنوز اینجاست هالی ام مک گی 4.1 4 صفحۀ 31 پرههادوبارهدرذهنمچرخیدندچرخیدندوچرخیدندوچرخیدند همانهاییکهبخاطرشانکلاعوضشدهبودم ...... 0 9