بریدههای کتاب سالیان محمّدپور 🇮🇷 1403/9/16 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 55 سالیانی رفت و از دردم کسی آگاه نیست بس که با لبخند مصنوعی نهانش کردهام 0 16 محمّدپور 🇮🇷 1403/9/16 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 25 با دیدنت ای خاطرهی خوش، همگان را از خاطره خویش زدودیم و ندیدی ای دلزده از سردی آغوش زمانه ما اینهمه آغوش گشودیم و ندیدی چون گرد که پنهان شده از گردش چشمت هستیم و نمیبینی، بودیم و ندیدی 0 15 محمّدپور 🇮🇷 1403/9/19 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 33 تو را با دیگری میبینم و با گریه میپرسم از این دیگرنوازیها خدایا چیست مقصودش؟ 0 18 محمّدپور 🇮🇷 1403/9/16 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 18 از آن گیسو که در دست رقیبان رایگان میگشت اگر یک تارِ مو هم میفروشی من خریدارم 0 12 Hosna 1403/2/22 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 11 گریهام جاری ست، بارانی که میبینی منم چتر وا کن! ابر گریانی که میبینی منم بیمحابایی چونان رگبار تند نوبهار، رحم کن! گنجشک حیرانی که میبینی منم! 0 6 محمّدپور 🇮🇷 1403/9/16 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 50 چه میهمان عزیزی، چراغ روشن کن! که آمدهست به دیدار من غمی دیگر 0 19
بریدههای کتاب سالیان محمّدپور 🇮🇷 1403/9/16 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 55 سالیانی رفت و از دردم کسی آگاه نیست بس که با لبخند مصنوعی نهانش کردهام 0 16 محمّدپور 🇮🇷 1403/9/16 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 25 با دیدنت ای خاطرهی خوش، همگان را از خاطره خویش زدودیم و ندیدی ای دلزده از سردی آغوش زمانه ما اینهمه آغوش گشودیم و ندیدی چون گرد که پنهان شده از گردش چشمت هستیم و نمیبینی، بودیم و ندیدی 0 15 محمّدپور 🇮🇷 1403/9/19 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 33 تو را با دیگری میبینم و با گریه میپرسم از این دیگرنوازیها خدایا چیست مقصودش؟ 0 18 محمّدپور 🇮🇷 1403/9/16 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 18 از آن گیسو که در دست رقیبان رایگان میگشت اگر یک تارِ مو هم میفروشی من خریدارم 0 12 Hosna 1403/2/22 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 11 گریهام جاری ست، بارانی که میبینی منم چتر وا کن! ابر گریانی که میبینی منم بیمحابایی چونان رگبار تند نوبهار، رحم کن! گنجشک حیرانی که میبینی منم! 0 6 محمّدپور 🇮🇷 1403/9/16 سالیان سجاد سامانی 3.8 2 صفحۀ 50 چه میهمان عزیزی، چراغ روشن کن! که آمدهست به دیدار من غمی دیگر 0 19