بریدههای کتاب رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد Nazi.jg 1403/4/8 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 274 عشاق راستین،معنای وصال را میدانند،معنای پیوستن دو روح به یکدیگر،معنای یگانه شدن دو تن؛ برای چنین عاشقانی،به پایان رسیدن دوران هجران دلدادگان دیگر،اوج سعادت است،چرا که خود در راه عشق،مشقت ها دیده اند و مرارت ها تحمل کرده اند،تلخی فراق را چشیده اند،نه با دهان که با کام جان! 0 1 زهرا عشقی مُعز 1403/2/5 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 22 درد نیامده، فراق از راه نرسیده، در ذهن آدمی سخت تر از زمانی به نظر می آید که بیایند! تصور هجران سخت تر است، از هنگام به سر بردن در وادی فراق، هنگام دردمند شدن. 0 0 Nazi.jg 1403/4/6 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 206 در عشق فقط خسته دلی خریدار دارد نه ملاحظه و پای بندی به آداب و سنت ها.منزلت عشق،برتر از همه منزلت هاست.عشق را با تشریفات سروکاری نیست،عشق سلسله مراتب نمیشناسد. 0 1 زهرا عشقی مُعز 1403/2/7 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 175 عجایب خلقتی است این دل ما، از مشت یک دست بزرگتر نیست، اما میتواند دنیایی محبت در خود جای دهد. 0 0 Nazi.jg 1403/4/6 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 204 عشق را دلیلی نیست این خصومت است که انگیزه و دلیل میطلبد! 0 1 Nazi.jg 1403/4/10 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 358 عشق با حسابگری سازگار نیست،عشق پاک نعمتی است که یکباره چون شهابی به دل عاشق راه میابد،نه مقامی میشناسد و نه تشریفاتی،مهم فقط این است که دل،جایی برای نزول اجلال عشق داشته باشد. 0 1 زهرا عشقی مُعز 1403/2/6 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 93 0 0 زهرا عشقی مُعز 1403/3/1 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 5 0 0 زهرا عشقی مُعز 1403/3/1 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 6 0 0 Nazi.jg 1403/4/8 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 278 از عشق تو در نمیگذرم بکتاش،حتی اگر ناگزیر شوم از جانم در گذرم،در زندگی من،فقط یک عشق وجود دارد،عشقی که موجب بالندگی احساسم شده است و با همین عشق هم میمیرم 0 1 Nazi.jg 1403/4/4 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 183 قلب آدمی اگر استحکام کوهستان های سنگلاخی را هم داشته باشد نیز در برابر غم عشق در هم میشکند. 0 1 Nazi.jg 1403/4/3 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 101 غم به خودت راه مده دخترم،غم برنده ترین تیشه هاست، کوه را با همه عظمت و استحکامش در هم میشکافد، چ رسد به انسان ها که مجموعه یی گوشت و استخوانند. 0 1 Nazi.jg 1403/4/4 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 176 یک عاشق اگر تنها شود در وادی حیرانی آواره خواهد شد! 0 1 Nazi.jg 1403/3/26 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 8 او روحیه هر دم دگرگون شونده امیران،شاهان و به طور کلی قدرتمندان را میشناخت،میدانست دوستی با چنان کسانی هم شیرینی عسل را به کام آدمی میریزد و هم زهری به تلخی حنظل؛بسته به این است که آدمی چگونه با آنان برخورد کند،چگونه رگ خوابشان را به دست آورد تا از نوش قدرتمندان بهره بگیرد،نه از نیششان. 0 2 Nazi.jg 1403/4/1 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 57 _از پاکی و نجابت،مقنعه ای ساز و بر روح خود بزن! حجاب روح، بس ارزنده تر از پوشاندن سر و صورت است؛ کاری کن ضمن دوست داشتن دیگران،از این امر اجتناب کنی،از سوار شدن اندیشه هایت بر توسن خیالات باطل و آلوده. 0 1 Nazi.jg 1403/3/28 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 22 درد نیامده،فراق از راه نرسیده، در ذهن آدمی سخت تر از زمانی به نظر می آید که بیایند! تصور هجران سخت تر است از هنگام به سر بردن در وادی فراق،هنگام دردمند شدن:) 0 1 Nazi.jg 1403/3/28 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 25 دو چیز است که آدم هر قدر ببخشد از دارایی اش کاسته نمیشود، یکی عشق و محبت و دیگری دانش و فضیلت! من اگر به دیگران عشق بورزم،محبتم را نثارشان میکنم،عشق و محبتی که که در دل دارم کاستی نمیپذیرد،بلکه مهر آنان را نیز شامل حال خود میکنم،و اگر دانش و فضلم را تقدیم دیگران کنم،بر دانسته های دیگران افزوده خواهد شد بی آنکه از معلوماتم کم شود. 0 1
بریدههای کتاب رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد Nazi.jg 1403/4/8 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 274 عشاق راستین،معنای وصال را میدانند،معنای پیوستن دو روح به یکدیگر،معنای یگانه شدن دو تن؛ برای چنین عاشقانی،به پایان رسیدن دوران هجران دلدادگان دیگر،اوج سعادت است،چرا که خود در راه عشق،مشقت ها دیده اند و مرارت ها تحمل کرده اند،تلخی فراق را چشیده اند،نه با دهان که با کام جان! 0 1 زهرا عشقی مُعز 1403/2/5 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 22 درد نیامده، فراق از راه نرسیده، در ذهن آدمی سخت تر از زمانی به نظر می آید که بیایند! تصور هجران سخت تر است، از هنگام به سر بردن در وادی فراق، هنگام دردمند شدن. 0 0 Nazi.jg 1403/4/6 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 206 در عشق فقط خسته دلی خریدار دارد نه ملاحظه و پای بندی به آداب و سنت ها.منزلت عشق،برتر از همه منزلت هاست.عشق را با تشریفات سروکاری نیست،عشق سلسله مراتب نمیشناسد. 0 1 زهرا عشقی مُعز 1403/2/7 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 175 عجایب خلقتی است این دل ما، از مشت یک دست بزرگتر نیست، اما میتواند دنیایی محبت در خود جای دهد. 0 0 Nazi.jg 1403/4/6 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 204 عشق را دلیلی نیست این خصومت است که انگیزه و دلیل میطلبد! 0 1 Nazi.jg 1403/4/10 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 358 عشق با حسابگری سازگار نیست،عشق پاک نعمتی است که یکباره چون شهابی به دل عاشق راه میابد،نه مقامی میشناسد و نه تشریفاتی،مهم فقط این است که دل،جایی برای نزول اجلال عشق داشته باشد. 0 1 زهرا عشقی مُعز 1403/2/6 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 93 0 0 زهرا عشقی مُعز 1403/3/1 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 5 0 0 زهرا عشقی مُعز 1403/3/1 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 6 0 0 Nazi.jg 1403/4/8 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 278 از عشق تو در نمیگذرم بکتاش،حتی اگر ناگزیر شوم از جانم در گذرم،در زندگی من،فقط یک عشق وجود دارد،عشقی که موجب بالندگی احساسم شده است و با همین عشق هم میمیرم 0 1 Nazi.jg 1403/4/4 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 183 قلب آدمی اگر استحکام کوهستان های سنگلاخی را هم داشته باشد نیز در برابر غم عشق در هم میشکند. 0 1 Nazi.jg 1403/4/3 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 101 غم به خودت راه مده دخترم،غم برنده ترین تیشه هاست، کوه را با همه عظمت و استحکامش در هم میشکافد، چ رسد به انسان ها که مجموعه یی گوشت و استخوانند. 0 1 Nazi.jg 1403/4/4 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 176 یک عاشق اگر تنها شود در وادی حیرانی آواره خواهد شد! 0 1 Nazi.jg 1403/3/26 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 8 او روحیه هر دم دگرگون شونده امیران،شاهان و به طور کلی قدرتمندان را میشناخت،میدانست دوستی با چنان کسانی هم شیرینی عسل را به کام آدمی میریزد و هم زهری به تلخی حنظل؛بسته به این است که آدمی چگونه با آنان برخورد کند،چگونه رگ خوابشان را به دست آورد تا از نوش قدرتمندان بهره بگیرد،نه از نیششان. 0 2 Nazi.jg 1403/4/1 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 57 _از پاکی و نجابت،مقنعه ای ساز و بر روح خود بزن! حجاب روح، بس ارزنده تر از پوشاندن سر و صورت است؛ کاری کن ضمن دوست داشتن دیگران،از این امر اجتناب کنی،از سوار شدن اندیشه هایت بر توسن خیالات باطل و آلوده. 0 1 Nazi.jg 1403/3/28 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 22 درد نیامده،فراق از راه نرسیده، در ذهن آدمی سخت تر از زمانی به نظر می آید که بیایند! تصور هجران سخت تر است از هنگام به سر بردن در وادی فراق،هنگام دردمند شدن:) 0 1 Nazi.jg 1403/3/28 رابعه، امیرزاده ای که کنیز غلامش شد فواد فاروقی 4.5 3 صفحۀ 25 دو چیز است که آدم هر قدر ببخشد از دارایی اش کاسته نمیشود، یکی عشق و محبت و دیگری دانش و فضیلت! من اگر به دیگران عشق بورزم،محبتم را نثارشان میکنم،عشق و محبتی که که در دل دارم کاستی نمیپذیرد،بلکه مهر آنان را نیز شامل حال خود میکنم،و اگر دانش و فضلم را تقدیم دیگران کنم،بر دانسته های دیگران افزوده خواهد شد بی آنکه از معلوماتم کم شود. 0 1