بریدههای کتاب تپه پوشکین سورینام دینداری 3 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 97 در زمان قدیم زنها میگفتند:«میروم شوهر پولدار خوشگلی پیدا میکنم،آنوقت حسرتش میماند برای تو.» این روزها میگویند: «میروم آمریکا.» 0 4 سورینام دینداری 2 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 139 تندتند و تلخ حرف می زد و عصبی بود: «میدانی چه چیزی پایان حکومت شوروی را رقم میزند؟ الان میگویم. پایان حکومت شوروی را ودکا رقم میزند. 0 3 سورینام دینداری 5 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 8 کنار در نشستم. یک دقیقه بعد پیشخدمتی با خط ریش انبوه ظاهر شد. «چی میل دارید؟» گفتم: «میل دارم با همه مهربان باشید و احترام بگذارید.» پیشخدمت که انگار عمری تجربه داشت، حرفی نزد. 0 3 سورینام دینداری 4 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 77 پرسیدم: «پدر و مادرت حالشان چطور است؟ لابد نگران تو هستند.» پانزده سال تمام هروقت زن خوشگلی میدیدم و بااو آشنا میشدم،این سوال احمقانه را میپرسیدم. از هر پنج تا سه تای آنها جواب میدادند: «من تنها زندگی میکنم، کسی نیست که نگرانم باشد.» خب، دقیقا همین را میخواستم بشنوم. تانیا اندوهگین گفت:«پدر و مادر ندارم.» 0 7 سورینام دینداری 4 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 72 گفتم پوشکین همهاش دنبال زنها بود. داستایفسکی غرق قمار و یسنین همهاش در کافه ها دعوا راه میانداخت. به هر روی در نوابغ فضیلت و رذیلت به یکسان وجود داشته است. زنم گفت: «با این حساب تو نیمه نابغه ای،چون رذایلت بیش از فضایل است.» 0 5 سورینام دینداری 4 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 65 دلایل بدبختی من خارج از حوزه دیدم بود؛ احتمالا جایی پشت سرم. اگر پشت سرم را نگاه نمیکردم، حالم نسبتا خوب بود. بهتر بود به پشت سر نگاه نکنم. 0 25
بریدههای کتاب تپه پوشکین سورینام دینداری 3 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 97 در زمان قدیم زنها میگفتند:«میروم شوهر پولدار خوشگلی پیدا میکنم،آنوقت حسرتش میماند برای تو.» این روزها میگویند: «میروم آمریکا.» 0 4 سورینام دینداری 2 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 139 تندتند و تلخ حرف می زد و عصبی بود: «میدانی چه چیزی پایان حکومت شوروی را رقم میزند؟ الان میگویم. پایان حکومت شوروی را ودکا رقم میزند. 0 3 سورینام دینداری 5 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 8 کنار در نشستم. یک دقیقه بعد پیشخدمتی با خط ریش انبوه ظاهر شد. «چی میل دارید؟» گفتم: «میل دارم با همه مهربان باشید و احترام بگذارید.» پیشخدمت که انگار عمری تجربه داشت، حرفی نزد. 0 3 سورینام دینداری 4 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 77 پرسیدم: «پدر و مادرت حالشان چطور است؟ لابد نگران تو هستند.» پانزده سال تمام هروقت زن خوشگلی میدیدم و بااو آشنا میشدم،این سوال احمقانه را میپرسیدم. از هر پنج تا سه تای آنها جواب میدادند: «من تنها زندگی میکنم، کسی نیست که نگرانم باشد.» خب، دقیقا همین را میخواستم بشنوم. تانیا اندوهگین گفت:«پدر و مادر ندارم.» 0 7 سورینام دینداری 4 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 72 گفتم پوشکین همهاش دنبال زنها بود. داستایفسکی غرق قمار و یسنین همهاش در کافه ها دعوا راه میانداخت. به هر روی در نوابغ فضیلت و رذیلت به یکسان وجود داشته است. زنم گفت: «با این حساب تو نیمه نابغه ای،چون رذایلت بیش از فضایل است.» 0 5 سورینام دینداری 4 روز پیش تپه پوشکین دوناتوویچ سرگی دولاتوف 3.8 1 صفحۀ 65 دلایل بدبختی من خارج از حوزه دیدم بود؛ احتمالا جایی پشت سرم. اگر پشت سرم را نگاه نمیکردم، حالم نسبتا خوب بود. بهتر بود به پشت سر نگاه نکنم. 0 25