بریده‌های کتاب سفر آمریکا

حرف‌های جالب وقتی گفته می‌شود که فکر یادداشت کردنش نیستی. یعنی وقتی زندگی می‌کنی.

سینمای گویا یک صنعت است، اما سینمای صامت یک هنر بود.

به هر صورت، تمدنی است این تمدن بر مبنای حرکت. در حالی که تمدن -مدینه‌سازی- مبنی بر سکون است و نه بر مبنای انتقال و نقل مکان. این‌ها نوعی کوچ‌نشین ماشینیزه‌اند، نه شهرنشین. دائما در حال حرکت. و راه‌هایی که می‌روند، چه درازند!

چه تابلوهایی! عیناً پاپ آرت! اصلاً معنی پاپ آرت را وقتی می‌فهمی که توی جاده‌های آمریکا سفر کرده باشی.

خوشمزه‌ترین قضیه در این کشتی کوین، هر شب، هر نصف شب، یک ساعت عقب انداختن ساعت‌ها است. چون رو به غرب می‌رویم. یعنی با زمین حرکت می‌کنیم. و کو زمین؟ ساعت، مفهوم خودش را از دست می‌دهد. به‌خصوص برای ما، که در عمق کشتی هستیم. در آنجا که پنجره‌ها را مدام بسته باید داشت.

دیگر اینکه در متروی پاریس، کمتر کسی را می‌بینی که کتاب و مجله یا روزنامه‌ای به دست نداشته باشد. اینجا (آمریکا) در مترو، کمتر کسی را می‌بینی که کتاب و مجله در دست داشته باشد.