بریدههای کتاب وارسیدن غروب طهورا>> 1404/4/13 وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 175 اما خوب به من یادآوری میکنه که توی جنگ های پی در پی چه چیزی از دست میره. هنر از دست میره. هنر و فرزندانمون.)) 0 21 تارا تیموری 1404/5/4 وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 215 چه اون رو در لاپزور شکست بدی چه ندی، همچنان بزرگترین دشمن خودت میمونی. نمیتونی از نبردی که علیه خودت به پاکردی زنده بیرون بیای. 0 7 مُحیصا 6 روز پیش وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 199 بدون خاطرات، ما چیزی به جز پوسته های توخالی نیستیم. 0 18 مُحیصا 6 روز پیش وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 310 :«باد رو به اختیار خودت در بیار. بادبادکی نباش که هیچ وقت پرواز نمی کنه.» 0 18 مُحیصا 1404/3/12 وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 132 :«اگه مردن این قدر قشنگه، پس آرزو می کنم کاش من هم درخت بودم. از خدامه بمیرم و دوباره توی فصل بهار به دنیا بیام.» 3 55
بریدههای کتاب وارسیدن غروب طهورا>> 1404/4/13 وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 175 اما خوب به من یادآوری میکنه که توی جنگ های پی در پی چه چیزی از دست میره. هنر از دست میره. هنر و فرزندانمون.)) 0 21 تارا تیموری 1404/5/4 وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 215 چه اون رو در لاپزور شکست بدی چه ندی، همچنان بزرگترین دشمن خودت میمونی. نمیتونی از نبردی که علیه خودت به پاکردی زنده بیرون بیای. 0 7 مُحیصا 6 روز پیش وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 199 بدون خاطرات، ما چیزی به جز پوسته های توخالی نیستیم. 0 18 مُحیصا 6 روز پیش وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 310 :«باد رو به اختیار خودت در بیار. بادبادکی نباش که هیچ وقت پرواز نمی کنه.» 0 18 مُحیصا 1404/3/12 وارسیدن غروب الیزابت لیم 4.0 5 صفحۀ 132 :«اگه مردن این قدر قشنگه، پس آرزو می کنم کاش من هم درخت بودم. از خدامه بمیرم و دوباره توی فصل بهار به دنیا بیام.» 3 55