بریدههای کتاب دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق محمدرضا شمس اشکذری 1403/12/22 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 287 عملیات خیبر سوم اسفند سال ۱۳۶۲ عملیات خیبر با رمز یا رسول الله آغاز شد. در شب و روز اول عملیات در محور شمالی نیروها به جاده العماره-بصره رسیدند. در محور زید نیروها نتوانستند از موانع عبور کنند و عملیات در آن محور زود متوقف شد. اما موفقیت در محور شمالی امیدوارکننده بود. در مرحله بعد گروهی از نیروها میبایست از میان هور به جزایر مجنون حمله میکردند و باقی از طلائیه که یگانه راه خشکی منطقه شمالی عملیات بود. عملیات در این محور یک روز به تاخیر افتاده بود اما نیروهای هور از این تاخیر باخبر نشدند و خود را به جزیره جنوبی رساندند. حالا باید نیروهای طلائیه از آنها حمایت میکردند که آنها نبودند. شرایط سختی برای نیروهایی که در جزیرهی جنوبی بودند پیش آمد. پس نیروهای طلائیه را مجبور کردند به جای شب در روز حرکت کنند و خود را به آنها برسانند. عراقیها هم هرچه نیرو و آتش در توان داشتند بر طلائیه متمرکز کردند تا این گروه به جزیره جنوبی نرسند. میدانستند که اگر این راه باز شود، کار تمام است وگرنه باقی نیروهای ایران هم در خطر خواهند بود. رزمندههای ایرانی در مجنون خیلی شهید دادند و در طلائیه هم. 0 3 محمدرضا شمس اشکذری 1403/12/26 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 309 مهدی باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، که نیروهایش از دجله گذشته بودند و در محدودهای به نام «کیسهای» محاصره شده بودند، جلوتر از همه است. از قرارگاه به نیروهای باکری دستور میدهند حتی اگر شده دست و پایش را ببندید و عقب بفرستیدش. اما او عقب نمیآید. التماسش میکنند فایده ندارد. آخز یک نفر آن قدر التماسش میکند و میگوید اسلام به شما نیاز دارد که راضی میشود اما هنوز سوار قایق نشده، پیاده میشود. حال عجیبی دارد. وسایل جیبش را خالی میکند و اسلحه میگیرد و به جنگ ادامه میدهد تا تیر به پیشانیش میخورد. سوار قایقش میکنند که از دجله بازگردانندش. آرپیجیزن عراقی قایق را زد و باکری سوخت. 0 1 محمدرضا شمس اشکذری 1403/12/26 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 325 0 4 محمدرضا شمس اشکذری 1403/11/3 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 110 2 3 محمدرضا شمس اشکذری 1403/12/26 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 298 «موفقیت عملیات [عاشورا] در محور میانی و شمالی شیرین بود، اما تلخی سرنوشت محاصرهشدگان شیرینیاش را تلخ میکرد. آنها مدام میپرسیدند چرا کسی به کمکشان نمیآید؟! حال مجروحان بسیار وخیم است و بچهها سردشان است. تشنه و گرسنه هستند. ناصح، فرمانده تیپ نبی اکرم کرمانشاه سختترین و تلخترین جملات زندگیاش را به آنها گفت: ما دیگر نمیتوانیم برای شما کاری بکنیم. خودتان هر طور صلاح میدانید اقدام کنید.» 0 1
بریدههای کتاب دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق محمدرضا شمس اشکذری 1403/12/22 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 287 عملیات خیبر سوم اسفند سال ۱۳۶۲ عملیات خیبر با رمز یا رسول الله آغاز شد. در شب و روز اول عملیات در محور شمالی نیروها به جاده العماره-بصره رسیدند. در محور زید نیروها نتوانستند از موانع عبور کنند و عملیات در آن محور زود متوقف شد. اما موفقیت در محور شمالی امیدوارکننده بود. در مرحله بعد گروهی از نیروها میبایست از میان هور به جزایر مجنون حمله میکردند و باقی از طلائیه که یگانه راه خشکی منطقه شمالی عملیات بود. عملیات در این محور یک روز به تاخیر افتاده بود اما نیروهای هور از این تاخیر باخبر نشدند و خود را به جزیره جنوبی رساندند. حالا باید نیروهای طلائیه از آنها حمایت میکردند که آنها نبودند. شرایط سختی برای نیروهایی که در جزیرهی جنوبی بودند پیش آمد. پس نیروهای طلائیه را مجبور کردند به جای شب در روز حرکت کنند و خود را به آنها برسانند. عراقیها هم هرچه نیرو و آتش در توان داشتند بر طلائیه متمرکز کردند تا این گروه به جزیره جنوبی نرسند. میدانستند که اگر این راه باز شود، کار تمام است وگرنه باقی نیروهای ایران هم در خطر خواهند بود. رزمندههای ایرانی در مجنون خیلی شهید دادند و در طلائیه هم. 0 3 محمدرضا شمس اشکذری 1403/12/26 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 309 مهدی باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، که نیروهایش از دجله گذشته بودند و در محدودهای به نام «کیسهای» محاصره شده بودند، جلوتر از همه است. از قرارگاه به نیروهای باکری دستور میدهند حتی اگر شده دست و پایش را ببندید و عقب بفرستیدش. اما او عقب نمیآید. التماسش میکنند فایده ندارد. آخز یک نفر آن قدر التماسش میکند و میگوید اسلام به شما نیاز دارد که راضی میشود اما هنوز سوار قایق نشده، پیاده میشود. حال عجیبی دارد. وسایل جیبش را خالی میکند و اسلحه میگیرد و به جنگ ادامه میدهد تا تیر به پیشانیش میخورد. سوار قایقش میکنند که از دجله بازگردانندش. آرپیجیزن عراقی قایق را زد و باکری سوخت. 0 1 محمدرضا شمس اشکذری 1403/12/26 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 325 0 4 محمدرضا شمس اشکذری 1403/11/3 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 110 2 3 محمدرضا شمس اشکذری 1403/12/26 دایرةالمعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق جعفر شیرعلی نیا 4.3 5 صفحۀ 298 «موفقیت عملیات [عاشورا] در محور میانی و شمالی شیرین بود، اما تلخی سرنوشت محاصرهشدگان شیرینیاش را تلخ میکرد. آنها مدام میپرسیدند چرا کسی به کمکشان نمیآید؟! حال مجروحان بسیار وخیم است و بچهها سردشان است. تشنه و گرسنه هستند. ناصح، فرمانده تیپ نبی اکرم کرمانشاه سختترین و تلخترین جملات زندگیاش را به آنها گفت: ما دیگر نمیتوانیم برای شما کاری بکنیم. خودتان هر طور صلاح میدانید اقدام کنید.» 0 1