بریده کتابهای علمدار: زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید سید مجتبی علمدار فصل کتاب 1402/11/29 علمدار: زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید سید مجتبی علمدار گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی 4.5 5 صفحۀ 56 ندیدم سید برای هوای نفسش کاری کند در ظاهر آدمی معمولی بود. مثل بقیه زندگی میکرد. اما هر قدمی که برمیداشت برای رضای خدا بود. سعی میکرد به همه کارهایش جلوه خدایی بدهد. در همه کارهایش خداوند را ناظر میدید. به این سخن امام(ره) راحل بسیار علاقه داشت. خیلی این جمله را دوست داشت. همیشه تکرار میکرد. آنجا که فرمودند: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.» 0 0 فصل کتاب 1402/11/29 علمدار: زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید سید مجتبی علمدار گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی 4.5 5 صفحۀ 108 در تربیت زهرا شیوههای جالبی داشت. هرگز او را تنبیه نکرد. اصلاً با زدن مخالف بود. به خصوص آنکه میگفت نام مادرم روی اوست. اگر زهرا اذیت میکرد، سید فقط سکوت میکرد. همین سکوتش باعث میشد تا زهرا با اینکه خیلی بچه بود متوجه اشتباهش شود. بعد میرفت و از پدرش عذرخواهی میکرد. معتقد بود تنبیه باید اخلاقی باشد، تا اثر اخلاقی هم بگذارد. میگفت: «باید با بچه دوست بود.» 0 0 فصل کتاب 1402/11/29 علمدار: زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید سید مجتبی علمدار گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی 4.5 5 صفحۀ 121 به یکی از دوستان صمیمی او، که از ذاکران اهل بیت(ع) است، گفته بود: « هر وقت وارد هیئت شدی و جمعیت زیاد آن، تو را به وجد آورد و احساس کردی که مردم به خاطر تو آمدهاند، همان لحظه برو بیرون و مداحی نکن! زیرا عُجب و غرور انسان را نابود میکند. » بارها دیده بودم بعد از اتمام به کار هیئت، ظرفها را میشست. میگفت: «افتخارم این است که خادم عزاداران امام حسین(ع) باشم.» 0 0
بریده کتابهای علمدار: زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید سید مجتبی علمدار فصل کتاب 1402/11/29 علمدار: زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید سید مجتبی علمدار گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی 4.5 5 صفحۀ 56 ندیدم سید برای هوای نفسش کاری کند در ظاهر آدمی معمولی بود. مثل بقیه زندگی میکرد. اما هر قدمی که برمیداشت برای رضای خدا بود. سعی میکرد به همه کارهایش جلوه خدایی بدهد. در همه کارهایش خداوند را ناظر میدید. به این سخن امام(ره) راحل بسیار علاقه داشت. خیلی این جمله را دوست داشت. همیشه تکرار میکرد. آنجا که فرمودند: «عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.» 0 0 فصل کتاب 1402/11/29 علمدار: زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید سید مجتبی علمدار گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی 4.5 5 صفحۀ 108 در تربیت زهرا شیوههای جالبی داشت. هرگز او را تنبیه نکرد. اصلاً با زدن مخالف بود. به خصوص آنکه میگفت نام مادرم روی اوست. اگر زهرا اذیت میکرد، سید فقط سکوت میکرد. همین سکوتش باعث میشد تا زهرا با اینکه خیلی بچه بود متوجه اشتباهش شود. بعد میرفت و از پدرش عذرخواهی میکرد. معتقد بود تنبیه باید اخلاقی باشد، تا اثر اخلاقی هم بگذارد. میگفت: «باید با بچه دوست بود.» 0 0 فصل کتاب 1402/11/29 علمدار: زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید سید مجتبی علمدار گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی 4.5 5 صفحۀ 121 به یکی از دوستان صمیمی او، که از ذاکران اهل بیت(ع) است، گفته بود: « هر وقت وارد هیئت شدی و جمعیت زیاد آن، تو را به وجد آورد و احساس کردی که مردم به خاطر تو آمدهاند، همان لحظه برو بیرون و مداحی نکن! زیرا عُجب و غرور انسان را نابود میکند. » بارها دیده بودم بعد از اتمام به کار هیئت، ظرفها را میشست. میگفت: «افتخارم این است که خادم عزاداران امام حسین(ع) باشم.» 0 0