بریده کتابهای تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 33 دخترک می گوید:<< این که چشم های گرگ است.>> هانای پیر جواب می دهد:<< ولی چه قدر عجیب که متمدن شده است.>> دختر می گوید<< پس کمی می توان امیدوار بود.>> هانای پیر مخالف است و می گوید:<< بر عکس اشتباه نکن. این خیلی خطرناک است. تا وقتی گرگ شکل همان گرگ را دارد، می توان او را شناخت و مراقب او بود. ولی اگر لباس خوب بپوشد و شبیه آدمها شود، دیگر شناخته نمی شود و می تواند در قلب آدم ها نفوذ کند.>> 0 1 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 6 <<پس تو کلمه می سازی؟>> <<کلمه می سازم! آنها هر چه می خواهند در مورد من می گویند. اما من هر کسی باشم کسی نیستم که کلمه می سازد.من متفکر عمل گرا هستم ، نه یک متفکر نظریه پرداز! من روی زمین فکر می کنم نه زیر زمین.>> 0 7 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 10 دختر هق هق کنان می گوید:<< این داستان فقط بین من و تو باشد فقط برای ما دو تا .>> << داستانی ارزش گفتن دارد که تماشاگرانی داشته باشد که درباره آن نظر بدهند و آن را داوری کنند.>> 0 2 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 18 0 8 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 32 0 8 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 38 0 0 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 7 0 6 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 9 0 6 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 31 0 2
بریده کتابهای تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 33 دخترک می گوید:<< این که چشم های گرگ است.>> هانای پیر جواب می دهد:<< ولی چه قدر عجیب که متمدن شده است.>> دختر می گوید<< پس کمی می توان امیدوار بود.>> هانای پیر مخالف است و می گوید:<< بر عکس اشتباه نکن. این خیلی خطرناک است. تا وقتی گرگ شکل همان گرگ را دارد، می توان او را شناخت و مراقب او بود. ولی اگر لباس خوب بپوشد و شبیه آدمها شود، دیگر شناخته نمی شود و می تواند در قلب آدم ها نفوذ کند.>> 0 1 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 6 <<پس تو کلمه می سازی؟>> <<کلمه می سازم! آنها هر چه می خواهند در مورد من می گویند. اما من هر کسی باشم کسی نیستم که کلمه می سازد.من متفکر عمل گرا هستم ، نه یک متفکر نظریه پرداز! من روی زمین فکر می کنم نه زیر زمین.>> 0 7 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 10 دختر هق هق کنان می گوید:<< این داستان فقط بین من و تو باشد فقط برای ما دو تا .>> << داستانی ارزش گفتن دارد که تماشاگرانی داشته باشد که درباره آن نظر بدهند و آن را داوری کنند.>> 0 2 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 18 0 8 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 32 0 8 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 38 0 0 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 7 0 6 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 9 0 6 Ms.nobody ؛)(= 1402/7/5 تماشاخانه ی کوچک هانا آرنت ( افلاطون های کوچک ) ماریون مولر-کلار 4.0 5 صفحۀ 31 0 2