بریدۀ کتاب
1402/7/5
صفحۀ 33
دخترک می گوید:<< این که چشم های گرگ است.>> هانای پیر جواب می دهد:<< ولی چه قدر عجیب که متمدن شده است.>> دختر می گوید<< پس کمی می توان امیدوار بود.>> هانای پیر مخالف است و می گوید:<< بر عکس اشتباه نکن. این خیلی خطرناک است. تا وقتی گرگ شکل همان گرگ را دارد، می توان او را شناخت و مراقب او بود. ولی اگر لباس خوب بپوشد و شبیه آدمها شود، دیگر شناخته نمی شود و می تواند در قلب آدم ها نفوذ کند.>>
دخترک می گوید:<< این که چشم های گرگ است.>> هانای پیر جواب می دهد:<< ولی چه قدر عجیب که متمدن شده است.>> دختر می گوید<< پس کمی می توان امیدوار بود.>> هانای پیر مخالف است و می گوید:<< بر عکس اشتباه نکن. این خیلی خطرناک است. تا وقتی گرگ شکل همان گرگ را دارد، می توان او را شناخت و مراقب او بود. ولی اگر لباس خوب بپوشد و شبیه آدمها شود، دیگر شناخته نمی شود و می تواند در قلب آدم ها نفوذ کند.>>
1
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.