بریدههای کتاب تو تنها نیستی Sara Rezaei 1404/5/13 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 13 خیلی چیزها ممکن است در عرض یکدقیقه عوض شود، در عرض یک ساعت، در عرض یک سال. 0 7 Sara Rezaei 1404/5/13 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 22 خانم لاورن گفت:《شما چیزهایی رو دوست دارین که میشناسین، چیزهایی که براتون آشناست.》 هیچکدام حرفی نزدیم. حق با او بود. حالا چه اشکالی داشت آدم چیزهای آشنا را دوست داشته باشد؟ خانم لاورن، که انگار در کنار معلم بودن ذهنخوان هم هست، گفت:《دوست داشتن چیزهای آشنا ایرادی نداره، ولی از چیزهای ناآشنا هم نباید ترسید و در ضمن نباید ازشون دوری هم کرد.》 0 2 mahdiye 1402/7/12 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 151 فردا قولی به ما نخواهد داد، اما اکنون زمان آن نیست که اشک بریزیم. 0 1 hedie:/ 1402/10/29 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 16 0 4 𝐕 1402/6/10 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 37 خانم لاورن گفت:<< باید هر روز از خودمون بپرسیم اگه بدترین اتفاق جهان بیفته، آیا کمک می کنم کس دیگه ای در امان بمونه؟ میتونم خودم رو پناهگاهی کنم برای یکی که بهم نیاز داره؟ >> بعد گفت:<< میخوام هرکدوم از شما بهم دیگه بگین: من پناه تو خواهم بود >> من پناه تو خواهم بود... 0 4 زهرا حقی 1403/5/31 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 134 اساساً زندگی حروف الفباست و الفبا یعنی ملاقات آدمها با همدیگه و منجر شدن به ملاقات بقیه و این اونقدر ادامه پیدا میکنه تا اینکه پیر بشیم و بعد بمیریم. 0 4
بریدههای کتاب تو تنها نیستی Sara Rezaei 1404/5/13 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 13 خیلی چیزها ممکن است در عرض یکدقیقه عوض شود، در عرض یک ساعت، در عرض یک سال. 0 7 Sara Rezaei 1404/5/13 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 22 خانم لاورن گفت:《شما چیزهایی رو دوست دارین که میشناسین، چیزهایی که براتون آشناست.》 هیچکدام حرفی نزدیم. حق با او بود. حالا چه اشکالی داشت آدم چیزهای آشنا را دوست داشته باشد؟ خانم لاورن، که انگار در کنار معلم بودن ذهنخوان هم هست، گفت:《دوست داشتن چیزهای آشنا ایرادی نداره، ولی از چیزهای ناآشنا هم نباید ترسید و در ضمن نباید ازشون دوری هم کرد.》 0 2 mahdiye 1402/7/12 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 151 فردا قولی به ما نخواهد داد، اما اکنون زمان آن نیست که اشک بریزیم. 0 1 hedie:/ 1402/10/29 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 16 0 4 𝐕 1402/6/10 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 37 خانم لاورن گفت:<< باید هر روز از خودمون بپرسیم اگه بدترین اتفاق جهان بیفته، آیا کمک می کنم کس دیگه ای در امان بمونه؟ میتونم خودم رو پناهگاهی کنم برای یکی که بهم نیاز داره؟ >> بعد گفت:<< میخوام هرکدوم از شما بهم دیگه بگین: من پناه تو خواهم بود >> من پناه تو خواهم بود... 0 4 زهرا حقی 1403/5/31 تو تنها نیستی جکلین وودسون 4.1 6 صفحۀ 134 اساساً زندگی حروف الفباست و الفبا یعنی ملاقات آدمها با همدیگه و منجر شدن به ملاقات بقیه و این اونقدر ادامه پیدا میکنه تا اینکه پیر بشیم و بعد بمیریم. 0 4