بریدههای کتاب نوسترومو مهدی حیدری 1404/2/29 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 470 تنهایی به سرعت برای روح انسان شرایطی پدید میآورد که در آن روحیه طنز یا حتی بدبینی و شکگرایی هیچ معنایی نخواهد داشت.تنهایی گستره ذهن را تسخیر میکند و اندیشه را به وادی بیاعتقادی مطلق سوق میدهد. 0 1 مهدی حیدری 1404/2/21 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 252 در کشوری که مردم به خودشان کمک نکنند هرگز خدایی وجود نخواهد داشت 1 11 مهدی حیدری 1404/2/15 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 78 تغییر جبرانناپذیری که مفهوم مرگ در زندگی روزمره انسان ایجاد میکند، در ناراحتی آکنده از سرگشتگی و عذاب ذهن و فکر نمود مییابد. 0 5 مهدی حیدری 1404/2/21 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 246 حتی افرادی که بدبینترین قلبها را دارند، در مواقعی که زندگی و مرگ به تار مویی بند است، آرزو دارند که از احساساتشان درکی روشن و واضح ارائه دهند، مثل نوری که به مددش کنشی را میتوان بعد از رفتن شخص مشاهده کرد، رفتن به جایی که هیچ نور روشنگری در آن نمیتواند بر حقیقتی که با مرگ هر انسان از جهان محو و گم میشود بتابد و آن را مرئی و قابل درک سازد 0 3 مهدی حیدری 1404/2/30 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 487 و عشق صرفا یک لحظه کوتاه فراموشی بود، یک لحظه از خود بیخودیای که انسان بعدها با غم و حزن از آن یاد میکرد، مثل غم و سوگی سنگین که پشت سر گذاشته شده باشد 0 2
بریدههای کتاب نوسترومو مهدی حیدری 1404/2/29 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 470 تنهایی به سرعت برای روح انسان شرایطی پدید میآورد که در آن روحیه طنز یا حتی بدبینی و شکگرایی هیچ معنایی نخواهد داشت.تنهایی گستره ذهن را تسخیر میکند و اندیشه را به وادی بیاعتقادی مطلق سوق میدهد. 0 1 مهدی حیدری 1404/2/21 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 252 در کشوری که مردم به خودشان کمک نکنند هرگز خدایی وجود نخواهد داشت 1 11 مهدی حیدری 1404/2/15 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 78 تغییر جبرانناپذیری که مفهوم مرگ در زندگی روزمره انسان ایجاد میکند، در ناراحتی آکنده از سرگشتگی و عذاب ذهن و فکر نمود مییابد. 0 5 مهدی حیدری 1404/2/21 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 246 حتی افرادی که بدبینترین قلبها را دارند، در مواقعی که زندگی و مرگ به تار مویی بند است، آرزو دارند که از احساساتشان درکی روشن و واضح ارائه دهند، مثل نوری که به مددش کنشی را میتوان بعد از رفتن شخص مشاهده کرد، رفتن به جایی که هیچ نور روشنگری در آن نمیتواند بر حقیقتی که با مرگ هر انسان از جهان محو و گم میشود بتابد و آن را مرئی و قابل درک سازد 0 3 مهدی حیدری 1404/2/30 نوسترومو جوزف کنراد 3.0 1 صفحۀ 487 و عشق صرفا یک لحظه کوتاه فراموشی بود، یک لحظه از خود بیخودیای که انسان بعدها با غم و حزن از آن یاد میکرد، مثل غم و سوگی سنگین که پشت سر گذاشته شده باشد 0 2