بریدههای کتاب قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 299 ازریل با لبخندی ملیح نگاهی به بند های انگشتان سفید شده ی الاین بر آن چنگال انداخت؛ 0 1 کتابدار ماه✧ 1403/5/11 قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 18 برای قلب انسانیات شادمان باش؛ برای آن هایی دل بسوزان که اصلا چیزی حس نمیکنند. 0 25 -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 343 شاید یه عشوه گر بی شرم باشم؛ولی حداقل گنددماغ نیستم. 0 1 -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 258 ``تو ناجی منی، فیرا`` 0 1 -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 313 ``عجب عشوه گر بی چشم و رویی هستی.`` 0 1 ریحون 1403/3/11 قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 342 به سلامتی ستاره هایی که گوش میدن و رویا هایی که بی جواب میمونن 0 1 -باهی 3 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 150 حتی با اینکه سپر ذهنی ات رو بالا برده بودی؛ ولی تونستم تو رو حس کنم. 0 1 -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 345 سعی کن وقتی داری خواب منو میبینی، با صدای بلند گریه نکنی. آخه باید به زیباییم استراحت بدم. 2 43 ریحون 1403/3/12 قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 380 وقتی برای مدت طولانی در تاریکی گیر بفتی سیاهی بخشی از وجودت میشه 0 1 مامانِ لیام:) 1403/5/12 قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 265 دست هایش به پایین سُر خوردند تا پشت زانو هایم را بگیرد و با نیشخندی موذیانه گفت :《 تو رستگاری ام هستی ، فیرا.》 0 10
بریدههای کتاب قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 299 ازریل با لبخندی ملیح نگاهی به بند های انگشتان سفید شده ی الاین بر آن چنگال انداخت؛ 0 1 کتابدار ماه✧ 1403/5/11 قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 18 برای قلب انسانیات شادمان باش؛ برای آن هایی دل بسوزان که اصلا چیزی حس نمیکنند. 0 25 -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 343 شاید یه عشوه گر بی شرم باشم؛ولی حداقل گنددماغ نیستم. 0 1 -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 258 ``تو ناجی منی، فیرا`` 0 1 -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 313 ``عجب عشوه گر بی چشم و رویی هستی.`` 0 1 ریحون 1403/3/11 قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 342 به سلامتی ستاره هایی که گوش میدن و رویا هایی که بی جواب میمونن 0 1 -باهی 3 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 150 حتی با اینکه سپر ذهنی ات رو بالا برده بودی؛ ولی تونستم تو رو حس کنم. 0 1 -باهی 2 روز پیش قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 345 سعی کن وقتی داری خواب منو میبینی، با صدای بلند گریه نکنی. آخه باید به زیباییم استراحت بدم. 2 43 ریحون 1403/3/12 قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 380 وقتی برای مدت طولانی در تاریکی گیر بفتی سیاهی بخشی از وجودت میشه 0 1 مامانِ لیام:) 1403/5/12 قلمرو خار و رز؛ دربار مه و خشم (بخش اول) جلد 2 سارا جی. ماس 4.3 4 صفحۀ 265 دست هایش به پایین سُر خوردند تا پشت زانو هایم را بگیرد و با نیشخندی موذیانه گفت :《 تو رستگاری ام هستی ، فیرا.》 0 10