بریده کتابهای مقدمات روانشناسی یونگ ابراهیم خالیدی 1403/5/17 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 132 بر اساس نظرات ،یونگ توجه به بشقابهای پرنده یا به اصطلاح اشیای ناشناختهی پرنده که در دههی ۱۹۵۰ میلادی به اوج خود رسید نتیجهی سردرگمی و تضاد در جهان آن دوره بود مردم میخواستند از زیر بار جنگ سرد و نبود اتحاد بین المللی رها .شوند آنها خواهان یک پارچگی و وحدت بودند یونگ خاطرنشان میکند که در زمان ،بحران نمادهای جدید ،خلق یا نمادهای کهن احیا می.شوند برای مثال در این دورههای آکنده از تردید و غیر انسانی ،سازی برخی افراد برای یافتن فردیت خود ممکن است به طالع بینی و برخی به فلسفه و مذاهب مشرق زمین یا مسیحیت اولیه روی آورند و تا تجلی نمادین خود بودن خویش را میسر سازند. 0 1 ابراهیم خالیدی 1403/5/18 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 150 یونگ نوشت: هدف اصلی روان درمان گری انتقال فرد به جایگاهی غیر ممکن از حالت خوشبختی نیست. هدف این است که فرد در برابر ناملایمات و ناراحتیها، استقامت و شکیبایی فلسفی بیاموزد. شخصیت تحقق غایی خصیصههای ذاتی موجود زنده محسوب میشود و عملی بسیار شجاعانه است که در مواجهه با زندگی انجام میگیرد، تأیید مطلق هر آن چیزی است که فرد را تشکیل میدهد، موفقترین نوع سازگاری با شرایط جهانشمول بودن، همراه با بیشترین حد آزادی برای خودمختاری به حساب میآید. 0 2 ابراهیم خالیدی 1403/5/1 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 35 تنها هدف وجودی انسان، افروختن چراغی در ظلمت بودن محض است. یونگ 0 5 ابراهیم خالیدی 1403/5/8 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 46 ذهن توسط همتای جسمانی خود یعنی ،مغز خصوصیاتی را به ارث برده که شیوه های واکنش سازی فرد به تجربیات زندگی و حتی انواع تجربه هایی را که فرد خواهد داشت تعیین می.کند ساختار ذهن انسان توسط فرایند تکامل از قبل تعیین شده .است بدین ترتیب فرد با گذشته - نه فقط دوران طفولیت خود، بلکه مهمتر از آن با گذشته ی نوع خود و حتی قبل از آن با دوران طولانی تکامل زیستی خود - ارتباط پیدا می.کند قرار دادن روان در درون فرایند تکامل را باید موفقیت برجسته ی یونگ دانست. بگذارید با مشخص کردن خصوصیات و محتوی ناخودآگاه جمعی بحث خود را جمعی ادامه دهیم در وهلهی ،نخست باید به این نکته ی مهم اشاره کنیم که ناخودآگاه بخشی از روان ،است که موجودیت آن بستگی به تجربههای شخصی ندارد ناخودآگاه شخصی شامل تجربههایی است که زمانی در آگاهی قرار داشتنند ولی محتویات ناخودآگاه جمعی ،هرگز در طول عمر ،فرد در حیطه ی خودآگاهی قرار نداشته است. 0 3 ابراهیم خالیدی 1403/5/15 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 66 نیازی به تاکید بیش از حد روی این نکته نیست مطمئنا خواننده بارها این موقعیت را تجربه کرده که زمانی که همه چیز به ظاهر خوب پیش میرود و به اصطلاح روبه راه است ناگهان رویدادی پیش بینی نشده و غیر منتظره تعادل او را بر هم میزند ناچیزترین محرک ممکن است عواقبی دراز مدت بر ثبات ذهنی انسان داشته باشد. این امر نشان دهنده ی این موضوع است که مقدار انرژی وارده اهمیت چندانی ندارد آنچه مهم است اثرات مخربی است که انرژی وارده در درون روان را به وجود میآورد این اثرات مخرب به دلیل توزیع مجدد و جابه جاییهای عظیم انرژی در نظام به وجود میآیند تنها یک فشار ناچیز بر ماشه اسلحه ای که پر ،است نتیجه ی فاجعه باری در پی خواهد داشت. به همین ترتیب اضافه شدن تنها مقدار ناچیزی انرژی به روان نامتعادل ،انسان میتواند تغييرات عظیمی در رفتار او پدید آورد برای مثال یک اظهار نظر نابه جا ممکن است باعث به وجود آمدن واکنشی بیش از حد آتشین و تند در فرد مخاطب شود. یونگ میگوید اشتباه است اگر فکر کنیم که انسان میتواند خود را در برابر رویدادی مهیا و آماده کند تجربههای جدید در روان ازدحام میکنند و تعادل آن را مختل میسازند به همین دلیل است که یونگ دورههای انزوا و گوشه نشینی را جهت بازیابی تعادل روان لازم میدانست و توصیه میکرد. مراقبه یکی از روشهایی است که از طریق آن میتوان به درون خویش پناه برد و درهای جهان را به روی خود بست. 0 4 ابراهیم خالیدی 1403/5/8 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 40 از پدر و مادر اسباب بازیها و سایر اشیای پیرامون توسط کودک .ببینیم آگاهی کودک به طور روزمره و از طریق کاربرد چهار عملکرد ذهنی رشد می.کند یونگ این کارکردها را «تفکر»، «احساس»، «حس» «بدنی و شهود» نامید. کودک این چهار کارکرد را به یک اندازه مورد استفاده قرار نمیدهد و معمولا یکی از آنها را به از دیگران ترجیح میدهد استفادهی غالب از یکی از این کارکردها همان چیزی است که یک کودک را از کودک دیگر متمایز میکند. 0 4 ابراهیم خالیدی 1403/5/17 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 131 اضافه بر ،این یونگ که مطالعات گسترده ی انسان شناختی در قاره ی آفریقا انجام داده بود متوجه شد که همین کهن الگوها را میتوان در اسطوره های نژادهای بدوی نیز یافت. همچنین این کهن الگوها هم در هنر و دین معاصر و هم هنر و دین کهن ابراز میشوند. نتیجه گیری یونگ چنین بود اشکالی که تجربه ی کهن الگوها در هر انسان به خود میگیرد ممکن است از تنوع نامحدود برخوردار باشد؛ ولی همچون نمادهای ،کیمیاگری این تجربیات از انواع خاصی از کهن الگوها مشتق میشوند که ماهیت مرکزی دارند و الزاما جهان شمول هستند. 0 1
بریده کتابهای مقدمات روانشناسی یونگ ابراهیم خالیدی 1403/5/17 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 132 بر اساس نظرات ،یونگ توجه به بشقابهای پرنده یا به اصطلاح اشیای ناشناختهی پرنده که در دههی ۱۹۵۰ میلادی به اوج خود رسید نتیجهی سردرگمی و تضاد در جهان آن دوره بود مردم میخواستند از زیر بار جنگ سرد و نبود اتحاد بین المللی رها .شوند آنها خواهان یک پارچگی و وحدت بودند یونگ خاطرنشان میکند که در زمان ،بحران نمادهای جدید ،خلق یا نمادهای کهن احیا می.شوند برای مثال در این دورههای آکنده از تردید و غیر انسانی ،سازی برخی افراد برای یافتن فردیت خود ممکن است به طالع بینی و برخی به فلسفه و مذاهب مشرق زمین یا مسیحیت اولیه روی آورند و تا تجلی نمادین خود بودن خویش را میسر سازند. 0 1 ابراهیم خالیدی 1403/5/18 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 150 یونگ نوشت: هدف اصلی روان درمان گری انتقال فرد به جایگاهی غیر ممکن از حالت خوشبختی نیست. هدف این است که فرد در برابر ناملایمات و ناراحتیها، استقامت و شکیبایی فلسفی بیاموزد. شخصیت تحقق غایی خصیصههای ذاتی موجود زنده محسوب میشود و عملی بسیار شجاعانه است که در مواجهه با زندگی انجام میگیرد، تأیید مطلق هر آن چیزی است که فرد را تشکیل میدهد، موفقترین نوع سازگاری با شرایط جهانشمول بودن، همراه با بیشترین حد آزادی برای خودمختاری به حساب میآید. 0 2 ابراهیم خالیدی 1403/5/1 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 35 تنها هدف وجودی انسان، افروختن چراغی در ظلمت بودن محض است. یونگ 0 5 ابراهیم خالیدی 1403/5/8 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 46 ذهن توسط همتای جسمانی خود یعنی ،مغز خصوصیاتی را به ارث برده که شیوه های واکنش سازی فرد به تجربیات زندگی و حتی انواع تجربه هایی را که فرد خواهد داشت تعیین می.کند ساختار ذهن انسان توسط فرایند تکامل از قبل تعیین شده .است بدین ترتیب فرد با گذشته - نه فقط دوران طفولیت خود، بلکه مهمتر از آن با گذشته ی نوع خود و حتی قبل از آن با دوران طولانی تکامل زیستی خود - ارتباط پیدا می.کند قرار دادن روان در درون فرایند تکامل را باید موفقیت برجسته ی یونگ دانست. بگذارید با مشخص کردن خصوصیات و محتوی ناخودآگاه جمعی بحث خود را جمعی ادامه دهیم در وهلهی ،نخست باید به این نکته ی مهم اشاره کنیم که ناخودآگاه بخشی از روان ،است که موجودیت آن بستگی به تجربههای شخصی ندارد ناخودآگاه شخصی شامل تجربههایی است که زمانی در آگاهی قرار داشتنند ولی محتویات ناخودآگاه جمعی ،هرگز در طول عمر ،فرد در حیطه ی خودآگاهی قرار نداشته است. 0 3 ابراهیم خالیدی 1403/5/15 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 66 نیازی به تاکید بیش از حد روی این نکته نیست مطمئنا خواننده بارها این موقعیت را تجربه کرده که زمانی که همه چیز به ظاهر خوب پیش میرود و به اصطلاح روبه راه است ناگهان رویدادی پیش بینی نشده و غیر منتظره تعادل او را بر هم میزند ناچیزترین محرک ممکن است عواقبی دراز مدت بر ثبات ذهنی انسان داشته باشد. این امر نشان دهنده ی این موضوع است که مقدار انرژی وارده اهمیت چندانی ندارد آنچه مهم است اثرات مخربی است که انرژی وارده در درون روان را به وجود میآورد این اثرات مخرب به دلیل توزیع مجدد و جابه جاییهای عظیم انرژی در نظام به وجود میآیند تنها یک فشار ناچیز بر ماشه اسلحه ای که پر ،است نتیجه ی فاجعه باری در پی خواهد داشت. به همین ترتیب اضافه شدن تنها مقدار ناچیزی انرژی به روان نامتعادل ،انسان میتواند تغييرات عظیمی در رفتار او پدید آورد برای مثال یک اظهار نظر نابه جا ممکن است باعث به وجود آمدن واکنشی بیش از حد آتشین و تند در فرد مخاطب شود. یونگ میگوید اشتباه است اگر فکر کنیم که انسان میتواند خود را در برابر رویدادی مهیا و آماده کند تجربههای جدید در روان ازدحام میکنند و تعادل آن را مختل میسازند به همین دلیل است که یونگ دورههای انزوا و گوشه نشینی را جهت بازیابی تعادل روان لازم میدانست و توصیه میکرد. مراقبه یکی از روشهایی است که از طریق آن میتوان به درون خویش پناه برد و درهای جهان را به روی خود بست. 0 4 ابراهیم خالیدی 1403/5/8 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 40 از پدر و مادر اسباب بازیها و سایر اشیای پیرامون توسط کودک .ببینیم آگاهی کودک به طور روزمره و از طریق کاربرد چهار عملکرد ذهنی رشد می.کند یونگ این کارکردها را «تفکر»، «احساس»، «حس» «بدنی و شهود» نامید. کودک این چهار کارکرد را به یک اندازه مورد استفاده قرار نمیدهد و معمولا یکی از آنها را به از دیگران ترجیح میدهد استفادهی غالب از یکی از این کارکردها همان چیزی است که یک کودک را از کودک دیگر متمایز میکند. 0 4 ابراهیم خالیدی 1403/5/17 مقدمات روانشناسی یونگ ورنون نوردبی 3.0 1 صفحۀ 131 اضافه بر ،این یونگ که مطالعات گسترده ی انسان شناختی در قاره ی آفریقا انجام داده بود متوجه شد که همین کهن الگوها را میتوان در اسطوره های نژادهای بدوی نیز یافت. همچنین این کهن الگوها هم در هنر و دین معاصر و هم هنر و دین کهن ابراز میشوند. نتیجه گیری یونگ چنین بود اشکالی که تجربه ی کهن الگوها در هر انسان به خود میگیرد ممکن است از تنوع نامحدود برخوردار باشد؛ ولی همچون نمادهای ،کیمیاگری این تجربیات از انواع خاصی از کهن الگوها مشتق میشوند که ماهیت مرکزی دارند و الزاما جهان شمول هستند. 0 1