بریدهای از کتاب دیزی دارکر اثر آلیس فینی
6 روز پیش
صفحۀ 57
(ما جوانی مان را صرف ساختن کاخ های شنی از جنس جاه طلبی میکنی بعد زندگی شن های شک را روی برجک های آرزو و رویاهایمان که با دقت و ظرافت ساخته ایم میریزید آن قدر که دیگر آن ها رو نمیبینیم،یاد میگیریم که یک زندگی کسل کننده رو بپذیریم و از چیز هایی که میخوایم بگذریم و در زندانی از تنبلی ساکن شویم کمی خوشحال می شویم از اینکه پنجره های این زندان آنقدر کوچیک اند که نمیشود بیرون را دید و دیگر مجبور نیستید به کاخمان نگاه کنیم و حسرت بخوریم که شاید اگر کمی بیشتر میکردیم به آرزوهایمان میرسیدیم🐨_!)
(ما جوانی مان را صرف ساختن کاخ های شنی از جنس جاه طلبی میکنی بعد زندگی شن های شک را روی برجک های آرزو و رویاهایمان که با دقت و ظرافت ساخته ایم میریزید آن قدر که دیگر آن ها رو نمیبینیم،یاد میگیریم که یک زندگی کسل کننده رو بپذیریم و از چیز هایی که میخوایم بگذریم و در زندانی از تنبلی ساکن شویم کمی خوشحال می شویم از اینکه پنجره های این زندان آنقدر کوچیک اند که نمیشود بیرون را دید و دیگر مجبور نیستید به کاخمان نگاه کنیم و حسرت بخوریم که شاید اگر کمی بیشتر میکردیم به آرزوهایمان میرسیدیم🐨_!)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.