بریدۀ کتاب

به سپیدی یک رویا
بریدۀ کتاب

صفحۀ 102

فاطمه گفت : نترس حبابه ... به جز این انسان دو پا هیچ جانداری به خودش اجازه نمی‌دهد که به حجت خدا روی زمین آسیب برساند ... صفیه گفت آری شیرها هم در برابر امام زانو زدند و سر ادب فرود آوردند ، اما باز هم دل سیاه آنها سفید نشد .

فاطمه گفت : نترس حبابه ... به جز این انسان دو پا هیچ جانداری به خودش اجازه نمی‌دهد که به حجت خدا روی زمین آسیب برساند ... صفیه گفت آری شیرها هم در برابر امام زانو زدند و سر ادب فرود آوردند ، اما باز هم دل سیاه آنها سفید نشد .

23

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.