بریدهای از کتاب مادربزرگ وبستر اثر کرولاین بلک وود
1404/5/10
صفحۀ 28
هر روزی که از راه میرسید تنها چیزی که میخواست این بود که بداند جسورانه در برابر مرگ ایستاده و هنوز عمرش به دنیاست. بداند که علیرغم همهی اتفاقات و با اینکه هیچکس ذرهای دوستش نداشت، در انزوای مطلقی که ساخته هنوز هم زنده است.
هر روزی که از راه میرسید تنها چیزی که میخواست این بود که بداند جسورانه در برابر مرگ ایستاده و هنوز عمرش به دنیاست. بداند که علیرغم همهی اتفاقات و با اینکه هیچکس ذرهای دوستش نداشت، در انزوای مطلقی که ساخته هنوز هم زنده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.