بریده‌ای از کتاب تمام آنچه که هرگز به تو نگفتم اثر سلست اینگ

ࡅߺ߳ߊހߊ

ࡅߺ߳ߊހߊ

7 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 118

عهد می‌بست که هیچ‌وقت به او نگوید صاف بنشین یا ازدواج کن و خانه‌داری یاد بگیر. هرگز به او نمی‌گفت کارها یا روش‌هایی از زندگی هستند که مناسب دخترها نیستند، هیچ‌وقت نمی‌گذاشت با شنیدن کلمه دکتر، مردها به ذهنش بیایند. تشویقش می‌کرد تا به جایگاهی بالاتر از مادرش برسد.

عهد می‌بست که هیچ‌وقت به او نگوید صاف بنشین یا ازدواج کن و خانه‌داری یاد بگیر. هرگز به او نمی‌گفت کارها یا روش‌هایی از زندگی هستند که مناسب دخترها نیستند، هیچ‌وقت نمی‌گذاشت با شنیدن کلمه دکتر، مردها به ذهنش بیایند. تشویقش می‌کرد تا به جایگاهی بالاتر از مادرش برسد.

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.