بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 276

« فاطمه، فاطمه است » ـ فاطمه کار کن، که فردا من هیچ کاری برای تو نمی‌توانم کرد. از لحن سخت و شیوهٔ رفتار پیغمبر با فاطمه پیداست که فاطمه دیگر است و دختران دیگر وی، دیگر. پیغمبر، فاطمه‌اش را از این که در روز بازپسین و در برابر عدالت حاکم بر هستی و در برابر حاکم جهان بتواند یاری کند و از بیراهه نجاتش دهد، مأیوس می‌کند. فاطمه باید خودش فاطمه شود. دختر محمد بودن آن‌جا به کارش نمی آید. این‌جا می‌تواند به کارش آید و آن هم برای «فاطمه شدن» و اگر نشد، باخته است.

« فاطمه، فاطمه است » ـ فاطمه کار کن، که فردا من هیچ کاری برای تو نمی‌توانم کرد. از لحن سخت و شیوهٔ رفتار پیغمبر با فاطمه پیداست که فاطمه دیگر است و دختران دیگر وی، دیگر. پیغمبر، فاطمه‌اش را از این که در روز بازپسین و در برابر عدالت حاکم بر هستی و در برابر حاکم جهان بتواند یاری کند و از بیراهه نجاتش دهد، مأیوس می‌کند. فاطمه باید خودش فاطمه شود. دختر محمد بودن آن‌جا به کارش نمی آید. این‌جا می‌تواند به کارش آید و آن هم برای «فاطمه شدن» و اگر نشد، باخته است.

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.