بریدهای از کتاب نفرین بال سوخته: خواب سقوط اثر زهرا افشار
7 روز پیش
صفحۀ 203
داریو ادامه داد:《اون ما رو پیدا کرد نه ما! مردم عامی بهش میگن دست سرنوشت...》نگاهی به آن دو کرد.《یا هر اسم دیگه ای که بشه روش گذاشت!》 رایان فقط خیره به کیاراد بود با لحنی محکم و پر نفرت گفت: 《همون کوچیک بودن دنیا از نظر من بهترین تعبیره!》
داریو ادامه داد:《اون ما رو پیدا کرد نه ما! مردم عامی بهش میگن دست سرنوشت...》نگاهی به آن دو کرد.《یا هر اسم دیگه ای که بشه روش گذاشت!》 رایان فقط خیره به کیاراد بود با لحنی محکم و پر نفرت گفت: 《همون کوچیک بودن دنیا از نظر من بهترین تعبیره!》
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.